March 22, 2009

West Side Story Returns to Broadway

بازگشت «داستان وست ساید»

 

 

west-side-story-02 نمایش موزیکال «داستان وست ساید» که بیشتر از پنجاه سال پیش برای اولین بار در نیویورک روی صحنه آمد، و شهرت جهانی پیدا کرد، از جمعه گذشته، باردیگر به روی صحنه برگشته، و افتتاح این  اجرای جدید، هم جنجال برانگیز شد، به خاطر تغییراتی که کارگردان 91 ساله و نویسنده داستان این نمایش، در اجرای جدید داده است.  سی سال پیش، طراح رقصها و کارگردان نخستین اجرای صحنه ای این اثر، آن را در برادوی روی صحنه آورد اما عدم استقبال مردم از آن نشان داد که بازگشت آن بدون تغییر ممکن نیست. ولی همه منتقدان با تغییراتی که نویسنده وکارگردان «آرتور لارنتز» داده است، موافق نیستند.

 

«وست سایت استوری» شاید اولین موزیکالی بود که من دیدم در بچگی، و از اولین فیلمهائی که یادم می آید در سینما دیدم در تهران.  فیلمی بود از جروم رابینزJerome Robbins، کارگردان نمایش و طراح رقصها، و رابرت وایز Robert Wise، فیلمساز که سال 1961 بیرون آمد. نتلی وود Natalie Wood در نقش ماریا می درخشید درمقابل ریچارد بی مر Beymer در نقش تونی. یادم است  شب فراموش نشدنی ای بود زیر ستاره ها در تراس یک سینما در تهران،  سینما دیانا،. فیلم دوبله بود، بنابراین تماشاگر ایرانی داستان را دنبال می کرد، و ترانه ها هم فکر می کنم زیرنویس داشتند و بعضی هاش،  مثل «آمریکا» و «ماریا» همان زمان روی صفحه 45 دور در آمد در ایران و از اولین صفحه های بود که بابای من خرید و ما باش انگلیسی تمرین می کردیم، most beautiful name in the world, Maria...   ولی تاثیر عاطفی صحنه ها و ترانه ها، را به خاطر دارم.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی با پریسا

وست سایت استوری، داستان مشهور رومئو و ژولیت شکسپیر، ماجرای عشق ممنوع و مصیبت بار دو نوجوان از دو دو خانواده متخاصم را می آورد به نیویورک دهه 1950 و قرار می دهد  در نزاع دو دسته جوانهای تبهکار، یکی آمریکائی ها (جت ها) و یکی از مهاجران پورتوریکوئی (کوسه ها یا Sharks). یکی از این جوانهای آمریکائی، تونی، عاشق ماریا می شود، برادر رئیس دسته پورتوریکوئی ها، که اتفاقا دنبال او می گردند برای گرفتن انتقام.  موسیقی این اثر از آهنگساز برجسته آمریکا لئونارد برنستاین است که از موسیقی کلاسیک و اپرا، به موسیقی موزیکالهای برادوی پل می زند، و اشعار آن را استیون ساندهایم Sondheim نوشته، بر اساس قصه یا به اصطلاح book از آرتور لورنتز. هنرمندی که دو سال پیش در 90 سالگی نمایش کلاسیک Gypsy از کارهای قدیم خودش را با موفقیت احیا کرد، و امسال برداشتی واقعی گرایانه تر از «داستان وست ساید» خودش را کارگردانی کرده. اجرای او به این دلیل بحث انگیز است که بعضی دیالوگها و شعرهای نمایش که پورتوریکوئی ها می خوانند را اسپانیولی کرده، یعنی نمایش دو زبانه شده.

 

***

 

west-side-story-01 احیای موزیکال «داستان وست ساید» در برادوی، خیلی از هنرمندان سالخورده را که 52 سال پیش در نخستین اجرای این اثر نقش داشتند، به تئاتر پالاس کشانید. از جمله خانم کرول لارنس، اولین هنرپیشه که نقش دختر پورتوریکوئی «ماریا» را روی صحنه برادوی اجرا کرد.
خانم لارنس می گوید آرتور لورنتز با آوردن زبان اسپانیولی شخصیت های پورتوریکوئی، این نمایش را دوزبانه کرده، که علیرغم آن، پیام نمایش را می رسانند. او می گوید جای رقصی که با لاری کرت بازیگر نقش تونی می کرد خالی است چون حذف شده و پایان نمایش هم فرق کرده. اجرای جدید، اختلافات قومی محور نمایش را، تازه تر کرده و به امروز مربوط می سازد.

 

آرتور لارنتز، کارگردان 91 ساله این اثر، اینجا در کنار ستارگان نمایش، مسئولیت نوین کردن نمایش را برعهده گرفته. کارگردان آرتور لورنتز می گوید: دوزبانه شدن، نمایش را به واقعیت نزدیک کرده، چون پورتوریکوئی ها در زندگی، با هم اسپانیولی حرف می زنند، نه به انگلیسی. 

اجرای جدید مت کاوانا بازیگر نقش تونی و جوزفینا اسکگلیونی، بازیگر نوآمده، ایفاگر نقش ماریا است، اولین نقش او در تئاتر حرفه ای برادوی.  نقش انیتا Anita دوست دختر سرکش و آتشین سردسته پورتوریکوئی ها، (و برادر ماریا)  که در فیلم ریتامورنو بازی می کند، در این اجرا به عهده خانم کرن اولیو Karen Oliv است، که سال پیش شاهد درخشش او در نمایش In the Heights بودیم.  خانم اولیو می گوید قبلا شما نمی دید پورتوریکوئی ها به زبان خودشان حرف بزنند، ولی حالا اجرای آنها به زبان اسپانیولی، نمایش را سرزنده تر، و عاطفی تر می کند، حتی وقتی با هم سلام علیک می کنند. حالا مردم اجرائی از وست ساید استوری می بینند که تصورش را هم نمی کردند. از جمله ترانه های اسپانیائی شده، ترانه «پسری آنچنانی»A Boy Like That.

 

مت کاوانا بازیگر نقش تونی می گوید روی صحنه آوردن یک موزیکال بزرگ کار سنگین و سختی است و گرفتن واکنش تماشاگران شب اول است که شوق انگیز است.


***

 

west-side-story-03بحث انگیزترین تغییر در اجرای جدید نمایش، همین اسپانیولی حرف زدن پورتوریکوئی هاست، که تغییر کمی هم نیست، هرچند جوهر نمایش را تغییر نمی دهد، اما شخصیت آن را عوض می کند، و یک لایه آن را به واقعیت نزدیک می کند. این کار، منتقد وال استریت جورنال، عضله  دراماتیک اضافه کرده به موزیکالی که  آقای آرتور لارنتز فکر می کند برای تماشاگر امروزی، زیادی باله ای و شسته ورفته است. چند صفحه از دیالوگ و دو تا از ترانه های استیون ساندهایم را هم هنرمند پورتوریکوئی برادوی، خالق In the Heights  آقای لین مانوئل میراندا Lin-Manuel Miranda  به اسپانیولی ترجمه کرده، یکی همان A Boy Like That و یکی هم I Feel Pretty.

 

اما فقط اجرای دوزبانه نیست که این اثر را واقعی تر کرده، بلکه رقص ها راهم خیلی خشن تر و پرزورتر و عضلانی تر اجرا می  کنند. طراح رقص جو مکنیلی McKneely هم رقص های کلاسیکی که جروم رابینز برای این نمایش طراحی کرده بود، تغییر داده که برای کسانی که با اجرای قبلی و فیلم آشنا باشند، محسوس است، و این تغییرها، بنیادی تر از دوزبانه شدن اثر است.  

 

WSS_arthur آرتور لارنتز گفته که معادل واقعی اعضای باندهای تبهکاری «کوسه ها» و «جت ها» چاقوکش و قاتلهای سنگدل و خشن بودند و حالا مخالف شده است با اینکه اینها را روی صحنه نرم تر و شاعرانه تر از واقعیت نشان می دادند و می خواهد  آنچه فکر می کند در اجرای اولیه و اجراهای بعدی که با الهام از آن ساخته شد، نبود را به این داستان بازگرداند.

 

بعضی از منتقدهای مطبوعات،دو زبانی شدن اثر را تجربه خوبی می دانند. مثلا پرنفوذترین منتقد شهر، بن برنتلی، در نیویورک تایمز نوشته آقای لارنتز معصومیت اجرای سابق را برداشته به جای آن  گستاخی گذاشته، و این بده بستان هم مثل هر معامله سود و زیانهای خودش را دارد. از دید این منتقد، خوشترین خبر این است که رابطه عشقی محور داستان در این اجرای دو زبانه دل انگیزتر و تاثیربخش تر می شود، و از دید او، تجربه اجرای دو زبانه، در  بعضی جاها موفق است. 

 

WSS_karen چارلز مکنالتی، در لس آنجلس تایمز نوشته چندگانگی و غنای اپرائی موسیقی لئونارد برنستاین خیلی کمک می کند به پنهان کردن لطماتی که کارگردانی به بعضی صحنه های کلیدی زده، و شفافیت خیره کننده اشعار استیون ساندهایم هم تماشاگر را از اعماقی که توسط این بازیگرها نادیده گرفته می شود، آگاه می سازند.  یعنی که هم از کارگردانی شاکی است و هم از بازیگران.

 

ولی دیوید رونی، منتقد ورایتی، می نویسد خوشحال کننده است که بعد از سی سال دوری از صحنه برادوی، این شاهکار را به نحوی شایسته احیا کرده اند. او کارگردانی آرتور لارنتز را آگاهانه می داند و نوشته نمایش هنوز هم نمایانگر روشنی از دوران خودش است و تراژدی ای است بی زمان در باره تنفر و ناهماهنگی. مایکل کوچوارا، منتقد آسوشیتدپرس ولی این اجرا را علیرغم تغییراتی که در اثر داده شده، کند و کشدار می داند در حالیکه ملیسا روز برناردو، از EW   نوشته علیرغم عدم یکدستی، نمایشی است دیدنی. 

 

WSS_parisa اما از مخالفان این برداشت جدید، تری تیچ اوت Teachout منتقد وال استریت جورنال است که نوشته این یک باله و نمایش است، سینمای مستند، که بخواهد واقعی گرائی کند. از دید این منتقد، واقعی گرائی ساختگی و عضلانی آقای لارنتز در ذاتش تضاد دارد با رومانتیسم آرمانی که در جروم رابینز و لئونارد برنستاین، طراح رقص و آهنگسازها، در نظر داشتند. آنها با این موسیقی و رقصها، سعی داشتند این شخصیت ها، یعنی اعضای  دسته های  کوسه ها و جت ها را  نه   جوانهای لات و تبهکار و بیرحم خیابان، بلکه جوانهای معصوم و گمراهی نشان بدهند که ناخواسته در توفان دنیای سختگیر خشونت ونفرت پنجاه سال پیش، اسیر شده بودند.

8 comments:

  1. سلام بهنام جان- امید دارم که ساله پر فیلمی رو شروع کرده باشی. ممنون از مطالبت

    ReplyDelete
  2. Anonymous3/23/2009

    سلام
    ممنون از سایت خوبتون
    متاسفانه هر شب نمیتونم از تلویزیون برنامه تون رو دنبال کنم
    خوشحالم که این سایت رو راه انداختید فکر نمیکردم بعد از توقیف مجله دنیای تصویر بتونم یه آرشیو نقد خوب در مورد فیلم ها پیدا کنم امیدوارم که سایتتون کارش رو ادامه بده و یه آرشیو خوب از گزارش های عالی شما بشه
    با تشکر از زحمات شما
    سال نو مبارک

    ReplyDelete
  3. Anonymous3/23/2009

    دو روزه که شباهنگ ندیدم . می خونمت بهنام . تا بعد!

    ReplyDelete
  4. Anonymous3/23/2009

    خوب کردی اینجا رو درست کردی
    یعنی در تکرار گزارشهای سینمائیت حیفه مجموعش ثبت نشه
    لازم بود
    دمت گرم
    فقط اگه ممکن شد (یا خواستی) یه جستجوگر هم بذار تو وبلاگت که به امثال من کمک میکنه و هم موجب پیشگیری از سر گیجه میشه
    ممنون

    ReplyDelete
  5. Anonymous3/23/2009

    سلام به نام !
    چرا هیچ گزارشی از متالیکا یا انیگمایا مایکل که خیلی توی ایران پر طرفدارن نشون نمیدی .همش دور و بر فیلمی که توی ایران خیلی کمتر فیلم کلا طرفدار داره.من منتظر یه گزارش با حال از یکی از این ها هستم اگرم حتی اطلاعاتی خواستی میتونم در اختیارت قرار بدم
    آریا از پاسارگاد

    ReplyDelete
  6. Anonymous3/24/2009

    بازسازي فيلم هايي كه قبلا ديده شدند اون هم هم بر روي صحنه كار پر خطري از لحاظ هنري . نسخه ي سينمايي داستان وست سايد فقط در يك كلمه خلاصه مي شد . ميزانسن اما اينكه اين كار در تئاتر هم به همان جذابي فيلم به نظر بياد كمي دور از ذهن است

    ReplyDelete
  7. Anonymous3/24/2009

    با درود.گشایش بلاگتان را تبریک میگویم.کاری بود که خیلی وقت پیش منتظر بودم انجام بدهید.بیننده برنامه های شما در شباهنگ هستم.
    در مورد نقد هایی که به وست ساید شده است به نظر من نظر منتقد وال استریت از سایرین حرفه ای تر است.جریانی که امروز در تئاتر و سینمای جهان تحط تاثیر پدیده پست مدرن در حال "عامه پسند "کردن هنر مدرنیستی و کلاسیک است میتواند همه را تحط تاثیر قرار دهد.حالا کارگردان اگر 90 ساله هم باشد...!
    راستی من بدون اجازه به بلاگ شما لینک دادم در صورتی که با این کار من موافق نیستید به بنده اطلاع دهید.
    پاینده و موفق باشید.

    ReplyDelete
  8. اقا بهنام بخدا حرف نداری !من قبلآ هم کامنت گذاشته بودم براتون. گاهی وقتا فکر می کنم چرا شما و امثال شما نباید ایران باشین وقتی اینقدر محبوب هستید. کشور ما واقعا به وزیر فرهنگ و هنری مثل شما نیاز داره. لعنت به این جمهوری اسلامی ولایت فقیه که باعث میشه یه نسل مثل ما شما رو از دریچه تلویزیون ببینه.نجای دیگه !اقا بهنام قلبآ شمارو دوست دارم. خیلی ممنون میشم در مورداقا بهنام بخدا حرف نداری !من قبلآ هم کامنت گذاشته بودم براتون. گاهی وقتا فکر می کنم چرا شما و امثال شما نباید ایران باشین وقتی اینقدر محبوب هستید. کشور ما واقعا به وزیر فرهنگ و هنری مثل شما نیاز داره. لعنت به این جمهوری اسلامی ولایت فقیه که باعث میشه یه نسل مثل ما شما رو از دریچه تلویزیون ببینه.نجای دیگه !اقا بهنام قلبآ شمارو دوست دارم. خیلی مشتاقم در مورد "فایت کلاب" نقدای متحیر کننده تونو بشنوم.دوست دار همیشگیه شما محمد رضا

    ReplyDelete

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند