March 5, 2009

Phoebe in Wonderland

«فیبی در سرزمین عجایب»


Phoebe_in_Wonderland_1 فیلم غیرمتعارف «فیبی در سرزمین عجایب» به موضوع بیماری روانی یک دختر ده ساله می پردازد. سوژه سختی است بیماری روانی برای فیلم کردن، برای اینکه  ذاتا درونی است. تصویر کردن فکر جنون آمیز سخت است به خصوص اگر بخواهی با ظرافت و حساسیت این کار را انجام بدهی که تحقیرآمیز نباشد و سخت تر هم می شود وقتی موضوع، بچه ای باشد که از چنین نارسائی هائی یا بیماری رنج می برد. در فیلم «فیبی در سرزمین عجایب» ال فنینگ Elle Fanning،  نه  ساله، که حالا در نقش دختربچه های خردسال، جای خواهرش داکوتا فنینگ را گرفته، نقش دختربچه ای را بازی می کند که علیرغم هوش و استعدادی که دارد،  در دنیای خیال گیر می افتد و نمی تواند واقعیت روزمره را تحمل کند، به خصوص وقتی در تئاتر مدرسه نقش دلخواهش، یعنی نقش آلیس در سرزمین عجایب را می گیرد.

 

این فیلم را سال پیش برای اولین بار در جهان، نشان دادند در جشنواره سینمائی ساندنس Sundance در  پارک سیتی یوتا،  و یکی از نامزدهای دریافت جایزه بزرگ هیات داوران ساندنس بود به خاطر سناریو و کارگردانی دنیل بارنز Daniel Barnz،  که این، اولین فیلم بلندش است.

 

 

علاوه بر دختر خردسالشان که انگار در سرزمین رویا گیر کرده،  فیلم «فیبی در سرزمین عجایب» همچنین محنت پدرومادری را تصویر می کند که حاضر نمی شوند بیماری روانی دختر خود را قبول کنند. خانم فلیسیتی هافمن بازیگر نقش مادر می گوید درک این زن و برخورد او با جهان برای او دشوار بود، ولی درک می کرد که این زن مثل هر مادری آرزو داشت بچه ای غیرعادی و خاص داشته باشد ولی حالا این بچه، چالش و درد و انزوا و تنهائی دارد و سخت می شود دفاع از ویژگی های بچه، واین گاهی آدم را نابینا می کند نسبت به نیازهای خاص بچه... او مادری را به راه رفتن روی لبه تیغ تشبیه می کند.

 

ال فنینگ در نقش فیبی، دختری است که بازیگوشی، تخیل جنون آمیز، او را به سوی رفتار خطرناک و خودآزار سوق می دهد.  ال فنینگ می گوید شخصیت فیبی خیلی یگانه است. او سناریست و کارگردان دنیل بارنز را ستایش می کند به خاطر آفریدن این شخصیت ستایش می کند، و می گوید همراه با دنیل بارنز به بازیکده ی «کالر می ماین» رفت و مثل Alice در سرزمین عجایب،  فنجان نعلبکی ها را رنگ کردند و  در باره سناریو حرف زدند.

 

فیبی با بازی در نمایش مدرسه، آلیس در سرزمین عجایب، مفری برای تخیل بازیگوش خود می یابد و معلم تئاتر مدرسه با بازی پتریشا کلارکسن، تیزهوشی و بازیگوشی  او را تشویق می کند. خانم هافمن می گوید ال فنینگ بی خیال بود از اینکه بار یک فیلم روی دوش دارد، و حتی دوازده ساعت حضور سر صحنه او را خسته نمی کرد. ال فنینگ قبل از این نقش کوتاهی در فیلم قضیه غریب بنجامین باتن در برابر برد پیت بازی کرده. ال فینیگ می گوید بازی در فیلم کار نیست و از بازی در نقش اول نگران نشد، بلکه خوشحال شد و برایش فرق نمی کرد که یک روز کار باشد یا دو ماه.

 

***

 
گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی

فیلم فیبی در سرزمین عجایب از فردا در آمریکا اکران می شود.. شخصیت «فیبی»  عشق وسواس آمیزی دارد به اجرای نقش اول در نمایش «آلیس در سرزمین عجایب» در مدرسه،  و وقتی به آرزوش می رسد، یعنی نقش آلیس  به او داده می شود، این نمایش تخیلی برای او معنی خاصی پیدا می کند.

 

بیماری  وسواس، یا  Obsessive-Compulsive Disorder این روزها به سوژه روز تبدیل شده و خیلی می بینیم در فیلمها، آدم بزرگهائی که به این نارسائی روانی مبتلا هستند و خودشان نمی دانند، مثلا همین هفته پیش فیلمی در آمریکا اکران شده بود به نام «اعترافات یک معتاد به خرید» Confessions of a Shopaholic -- داستان زنی بود که در خرید زیاده روی می کرد وسواس خریدن داشت یا فیلم «فقط آنقدرها عاشق تو نیست» He's Just Not That Into You -- راجع آدمهائی که وسواس عشق پیدا می کنند.  بیماری وسواس،  در این دختر بچه، جلوه های دیگری پیدا می کند، دنیای تخیلی نمایش را با جهان واقعی عوض می کند و شروع می کند به بدرفتاری نگران کننده با اطرافیانش و آزار رساندن به خودش.

 

آلیس در سرزمین عجایب، در اصل داستانی است قرن نوزدهمی به همین نام از یک  واعظ کلیسای انگلیس، چارلز داجسن، Dodgson  که آن Phoebe_in_Wonderland_2را با نام مستعار «لوئیس کرول»  نوشته، بعد از سفری با قایق همراه به سه دختر  و یکی از آثار کلیدی ادبیات غرب است که بارها و بارها، به فیلم و نمایش تبدیل شده و سریال تبدیل شده.  اصلا عبارت «سرزمین عجایب» یا Wonderland که در انگلیسی واژه معمولی است، از این جا می آید. در این داستان، دختری به نام آلیس از سوراخی که خرگوش در زمین کنده، عبور می کند و از یک جهان عجیب و تخیلی ای سر در می آورد با موجوداتی که به مراتب رنگارنگ تر و دل انگیز تر از موجودات این جهان هستند، اما یادآور کسانی که در جهان واقعی می شناسد.  در داستان دیگر همین مجموعه، به نام «از توی آینه»  Through the Looking Glass آلیس از آینه می گذرد، و با آدمهای آن سوی آینه، که به آنها آدمهای آینه ای می  گوید، آشنا می شود.

 

ولی در روانشناسی، عارضه «آلیس در سرزمین عجایب» یا Alice in Wonderland Syndrome  یک عارضه روانی است که بیشتر گریبانگیر بچه ها می شود ولی بزرگتر هم آن را می گیرند، بیماری ای است که در درک واقعیت اختلال ایجاد می کند، و همه اینها به درک این فیلم کمک می کند، چون اینها را به هم و به شخصیت فیبی و دنیای امروزی یک کودک با تخیل و بازیگوش مربوط کرده، و جالب است که  مادر دختر، با بازی ی خانم فلیسیتی هافمن، خودش یک نویسنده است و دارد کتابی در باره الیس در سرزمین عجایب می نویسد، که به قول بعضی از منتقدها، این دیگر زیادی مناسب داستان فیلم است.

 

موضوعی که فیلم به آن می پردازد، یعنی conflict در محومر درام این فیلم، این است که مادروپدر نویسنده و روشنفکر فیبی، تشخیص روانپزشک در باره بیماری دخترشان را قبول نمی کنند و فکر می کنند می توانند  با آرامش و پرهیز از هیجان زدگی، و دادن حس ثبات و ایمنی به دختر، به او کمک کننند از این حالت بیرون بیاید.  به قول کریسی لومایر، منتقد خبرگزاری آسوشیتدپرس، صحنه های مکالمه مادر و دختر، گیراترین صحنه های این فیلم هستند.

 

Phoebe_in_Wonderland_fanning_clarkson فیلم «فیبی در سرزمین عجایب»  در جشنواره ساندنس پارسال از فیلمهای مطرح در ساندنس بود، چون به عنوان اولین فیلم کارگردانش، و آن هم فیلمی غیرمتعارف و مستقل، خیلی برای جشنواره ساندنس که به منظور حمایت از این جور فیلمها به وجود آمده، مناسبت دارد.  ولی ایرادی که منتقدها همان موقع از فیلم گرفته اند، تلاش کارگردان است برای بازسازی بعضی صحنه های تخیلی که در ذهن دختربچه می گذرد، که بعضی آن  را باسمه ای توصیف کرده اند و بعضی نوشته اند اگر به جای صحنه های تخیلی، به واقعیت بسنده می کرد، فیلم قشنگ تری از آب در می آمد.

این فیلم که آن  را  شبکه کابلی Lifetime که متخصص فیلمهای خانوادگی به خصوص برای زنهای خانه نشین است، تهیه کرده، می خواهد داستانی در باره یک نارسائی روانی را تبدیل کند به اثری عمیق تر در باره تضاد بین تخیل و خلاقیت از یکسو، و همرنگ جماعت شدن و پیروی از جمع از سوی دیگر. یعنی اصالت در برابر تقلید.  به قول پیتر تراورس Travers، منتقد هفتگی فرهنگی رولینگ استون، درخشان ترین بازی در این متعلق است به خانم پتریشیا کلارکسن Clarkson که نقش معلم تئاتر مدرسه را بازی می کند. معلم در این دختربچه توانائی هائی می بیند که در بچه های دیگر سراغ نمی کند.

 

اما به قول «رانی شیب» منتقد هفته نامه تخصصی «ورایتی»، فیلم فیبی در سرزمین عجایب،  سناریوی محکمی ندارد،  ولی تا جائی که محور صحنه این دختر 10 ساله یعنی ال فنینگ است، فیلم از نوعی ابهام عمدی، بهره مند می شود که آن را قوی می کند، ولی وقتی کارگردان بیهوده شروع می کند به بازسازی آنچه در تخیل دختربچه می گذرد، فیلم شل و ول می شود.   روی اکران آمدن این فیلم همزمان شده با نمایش فیلم انیمیشن کورالاین Coraline، که در آن، یک دختر کوچک از دریچه زیر تختش عبور می کند و به یک جهان خیالی و رنگین و حیرت انگیز، ولی موازی با این جهان  وارد می شود، و جالب است که در آن فیلم، صدای دختر بچه را خواهر ال فنینگ، یعنی داکوتا فنینگ اجرا می کند. در هر دو مورد، این فیلم ها،  شگفتی های دل انگیز و خطرهای هیبت انگیز تخیل لجام گسسته را یاد آور می شوند. 

No comments: