July 3, 2008

Louise Bourgeois Retrospective at Guggenheim

«زن محور» در جهان هنر مردانه

 

bourgeois_gugg در نمایشگاه عظیم موزه گوگنهایم نیویورک از دستاوردهای هفتاد سال خلاقیت هنری  مجسمه ساز سالمند نیویورکی، خانم لوئیس بورژوا،  هنرمند  96 ساله، فرانسوی تبار نیویورکی، گونه های خلاقیت او در طول بیش از هشتاد سال گذشته، کنار هم قرار می گیرد. بورژوا شاید سالخورده ترین هنرمند طراز اول هنر مدرن دنیا باشد، و این  اواخر، نمایشگاه های متعددی از کارهای او در  اروپا برگزار شده.  نمایشگاه موزه گوگنهایم، هرچند که ابعادی به مراتب وسیع تر از نمایشگاه های دیگر دارد، ولی در واقع روایتی از همان نمایشگاه مرور بر آثار لوئیس بورژوا است که سال گذشته در «تیت گالری» لندن و بعدش در مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس به نمایش در آمد. در نیویورک، به خاطر اینکه هفتاد سال است خانم بورژوا اینجا زندگی و کار می کند، نمایشگاه او ابعادی وسیع تر دارد.

 

تالار مارپیچ موزه گوگنهایم نیویورک، فضای مناسبی بود برای نمایش مارپیچ های لوئیس بورژوا، هنرمند پاریسی تبار نیویورکی، که در 96 سالگی، همچنان مشغول ریختن خاطرات و عواطف خود در مجسمه های بزرگ و کوچک است. لوئیس بورژوا برای خلق مجسمه های خود، از زندگی مایه می گیرد، و چنانکه گفته است، همیشه در حال ساختن و خلق کردن است، زیرا ساختن را کار نمی داند.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی

دو هنرمند نیویورکی اخیرا مستندی در باره او ساختند که همزمان با این نمایشگاه در سینما، به اکران عمومی گذاشته شد. چنانکه در این فیلم جدید از زندگی او می بینیم، او نه تنها از عواطف و احساساتش نسبت به روزگار و آدمها در مجسمه هایش مایه می گذارد، بلکه گاهی از وجود خودش برای ساختن مجسمه الگوبرداری می کند.

 

نمایشگاه موزه گوگنهایم با نقاشی های سورآلیستی لوئیس بورژوا شروع می شود، آثار سورآلیستی او از دهه 1930... لوئیس بورژوا، که از کودکی و جوانی اش در فرانسه خاطرات دردناکی دارد، همراه با شوهر هنرشناس قبل از جنگ جهانی دوم به نیویورک نقل مکان کرد، و به تدریج، نقاشی و سبک سوررآلیسم، هردو را کنار گذاشت، و به مجسمه سازی روی آورد. نیویورک، شخصیت هنری او را دگرگون کرد.

 

ننسی اسپکتر، سرپرست هنری موزه گوگنهایم و برگزارکننده نمایشگاه، درباره تاثیر این شهر بر هنر لوئیس بورژوا سخن می گوید. او در مصاحبه ای که صبح افتتاح این نمایشگاه در موزه با او داشتم می گوید: «نیویورک موطن اصلی اوست. لوئیس از وقتی به اینجا آمد، قویا به این شهر واکنش نشان داد، و مجسمه های شخصیت های او در دهه 1940، حالت عمودی آنها و اینکه آنها را روی بام آپارتمان مسکونی اش ساخت، واکنش به آسمانخراشهای نیویورک هستند، چشم اندازی متفاوت با شهر پاریس که در آن بزرگ شده بود.»

 

لوئیس بورژوا در مجسمه های اولیه اش در نیویورک، که به «شخصیت ها» مشهور است، با استفاده از تخته و الواری که درخیابانهای نیویورک پیدا می کرد، آدمهای زندگی گذشته و حال خودش را بازی سازی کرد و از آنها چیدمان هائی ساخت شبیه به میهمانی...در نمایشگاه موزه گوگنهایم، این چیدمان عینا از روی عکسهای نمایش اولیه این آثار در سال 1949 در گالری پریودات Periodat نیویورک باز سازی شده.

 

مجسمه های لوئیس بورژوا در دهه های 1950 و 1960 متحول شد، و فرم های پیچیده تری پیدا کرد،  و دستمایه های متفاوتی، از انواع سنگ گرفته تا فولاد و سیمان و شیشه... در جهان هنر تجسمی نیویورک آن دوران، که در تسخیر مردان سرسخت و بدعت گذار بود، هنرمندان زن برای اینکه  جلوه کنند، سعی می کردند مثل مردها کار کنند، اما لوئیس بورژوا، زنانگی  اش را در محور کار قرار داد.

 

bourgeois_louiseخانم  اسپکتر می گوید «لوئیس بورژوا از همان آغاز،  زنانگی خود را به عنوان یک هنرمند، آگاهانه پذیرفت و هم از نظر انتخاب دستمایه و هم  از نظر انتخاب سوژه کار، همیشه هنری خلق کرد که به زنها مربوط می شود، مثلا رنگ های صورتی یا آبی آسمانی، یا سوژه های شخصی، که جسورانه بود به خصوص در دهه های 1940 و 1950 که در آمریکا که هنرمندان آن بیشتر به هنر ابستره و انتزاعی گرایش داشتند. لوئیس بورژوا فرشته نگهبان چند نسل  پیاپی هنرمندان زن است.»

 

بعد از یک دوره سکوت 15 ساله، لوئیس بورژوا در آستانه دهه 1970 دوره تازه ای از خلاقیت هنری خود را شروع کرد، با دستمایه های نرمتر و قابل انعطاف تر، مثل پارچه، لتکس، کچ، سمغ... و فرمهای او، حالت ارگانیک تر، و در عین حال معما گونه تری به خود گرفتند.

اما  همچنانکه در این چیدمان با گوی های Latex و نور قرمز می بینیم، بورژوا به تم های خود، از جمله خاطرات کودکی وفادار ماند – این چیدمان، یادآور پدری خشمگین و عصبانی است سر میز شام... 

 

نمایشگاه موزه گوگنهایم نیویورک به خاطر مجموعه غنی این موزه از آثار خانم بورژوا، گسترده تر از نمایشگاه های مشابهی است که در گالری تیت Tate لندن و مرکز هنری ژرژ پمپیدوی پاریس برگزار شد، به خصوص به خاطر نمایش چیدمان های متعدد و محصور،  از کارهای جدیدتر لوئیس بورژوا.

 

 bourgeois_bn nanخانم اسپکتر می گوید چون فضائی که گوگنهایم در اختیار داشت از فضاهای این نمایشگاه در گالری تیت لندن و موزه پمپیدوی پاریس بزرگتر بود، گوگنهایم فرصت این را داشت که تعداد بیشتری از سلولهای خانم بورژوا را به نمایش بگذارد، در حالیکه نمایشگاه گالری تیت لندن  بر کارهای کوچکتر بورژوا تاکید داشت.

 

استودیوی بزرگتر در دهه 1980 به خانم بورژوا امکان داد که چیدمان های بزرگ تری به وجود بیاورد، نیمه پنهان، پشت درهای متعدد،  یا داخل حصار هائی که فضائی اطاق مانند را احاطه کرده اند. بورژوا در کارهای جدیدترش به پارچه و دوزندگی بازگشته است، هنری که در کودکی، از پدر و مادرش که تعمیرکار قالی و پرده بودند، آموخت.

 

خانم اسپکتر می گوید این نمایشگاه بیش از هفتاد سال خلاقیت لوئیس بورژوا را در بر می گیرد و او انتظار دارد مردم از تماشای آن با این فکر بیرون بروند که علیرغم دستمایه های گوناگون، محتوای کار لوئیس بورژوا همیشه ثابت بود، و او به تم رابطه های شخصی در باره رابطه ها و شور عواطف وفادار ماند، تم هائی آشنا برای همه انسانهای دلباز.

 

این روزها، لوئیس بورژوا را در جهان به خاطر مجسمه های عظیم عنکبوتی اش می شناسند که در ابعاد مختلف در میادین شهرهای دنیا کار گذاشته شده است، و نمونه ای از آن، به تماشاگران در موزه گوگنهایم خوشامد می گوید.

 

***

 

bourgeois_art peopleلوئیس بورژوا نمایشگاه مرور بر آثار بسیار داشته است.  عمده ترین نمایشگاهش در نیویورک، نمایشگاه مرور بر آثار لوئیس بورژوا در موزه هنر مدرن نیویورک بود که در سال 1982  برگزار شد، یعنی 25 سال پیش... به قول روبرتا اسمیت، منتقد هنرهای تجسمی روزنامه نیویورک تایمز، لوئیس بورژوا، هنرمندی است که دهه هاست جاش در موزه است و حضوری عظیم در عرصه هنر جهان دارد، و شخصیتی است پرحرف، که از بازگو کردن ماجراهایش خسته نمی شود، و بعضی ها نوشته اند که نمایشگاه مرور بر آثار لوئیس بورژوا حرف تازه ای نمی تواند داشته باشد.  اما قرار گرفتن این کارها در آن ساختمان، خودش تازگی دارد.

 

یکی از تم های بصری کارهای خانم لوئیس بورژوا تم مارپیچ است و جالب است تماشای جاافتادن این مارپیچ ها در مارپیچ ساختمان یگانه موزه گوگنهایم که یکی از شاهکار های معماری مدرن جهان است، از معمار برجسته دهه های 1940 و 1950 آمریکا، فرنک لوید رایت   Frank Llyod Wright -- که با فورم مدورش ، بدعت گذار بود در زبان هندسی معماری مدرن آن زمان، که جعبه ای و بی تزئین بود.

 

ساختمان مثل یک فنجان است، پائین اش تنگ است و هر چه بالاتر می رود دایره اش باز تر می شود و کل موزه، یک نوار مارپیچ است که کنار دیوار را می گیرد از پائین دور می زند، می چرخد، می رود بالا...  و جالب است که در باره نمایشگاه لوئیس بورژوا در این موزه، تقریبا هیچ منتقدی نتوانسته جلوی خودش را بگیرد و راجع به رابطه این مارپیچ موزه  با مارپیچ های لوئیس بورژوا حرف نزند.

 

هنر خانم لوئیس بورژوا از خیلی جهات، از زندگی اش الهام می گیرد، و داستانهای زندگی اش، مفاهیم عاطفی زندگی اش،  از بی مهری و خشونت پدر در بچگی گرفته تا تلخکامی های زندگی زناشوئی و عشق به فرزند را در کارهاش می بینی.  انگار همه عمر اسیر این عواطف مانده است. عواطفی که از جثه کوچولوی او خیلی بزرگتر هستند. ولی، به تعبیری، می توان گفت کارهای لوئیس بورژوا از نظر مفهوم، به نوعی ضد پیشرفت هستند، برای اینکه هر چند دستمایه هایش را دائم عوض کرده، ولی درونمایه عوض نمی شود...  حتی بررسی هفتاد سال کار او نشان می دهد که  چنان به آن غریزه های خودش نزدیک است، که کارش در این دوره هفتاد ساله، هیچوقت به اصطلاح بهتر نشده، بلکه متفاوت شده. یعنی مرور در آثار او نشان دهنده منحنی یادگیری نیست.

 

به قول منتقد تایم اوت، طعنه آمیز در باره خانم بورژوا این است که با اینکه پیشگام هنر فمینیستی دانسته می شود، کارهاش به هیچ وجه شعاری نیست و قصد آگاه کردن تماشاگر از وضع زنان را ندارد و در آنها سعی ندارد با جنس مقابل بر سر قدرت دعوا کند، بلکه آشکارا در آنها سعی می کند حدفاصل بین زن ومرد، بین هنر فیگوراتیو و هنر انتزاعی را از بین ببرد و جذابیت آنها، در گنگی و ابهام آنهاست و در خشونتی است که در زیر آنها موج می زند.

 

نمایشگاه را از روی تاریخ ساخت آثار تنظیم کرده اند و از پائین در دهه 1930 شروع می شود و بالا به قرن بیست و یکم می رسد... جذابیت نمایشگاه مرور بر آثار او در این است که به قول یک منتقد، نشان می دهد که لوئیس بورژوا به صورت یک چشمه خلاقیت و ایده های تازه، چطور الهامبخش هنرمندان عمده دیگر بوده، از بروس نومن گرفته تا کیکی اسمیت، از پال تک و کارل آندره گرفته تا زوئی لنرد، هنرمندهای برجسته معاصر را می شود دید که هر کدام دوره ها یا مفاهیم اصلی کارهای خود را به لوئیس بورژوا مدیون هستند، و به راهی که او هموار کرد، ولی خوب، کار خود خانم بورژوا هم محصول تاثیر پذیری از هنرمندهای دیگر است و مثلا تاثیر برانکوزی را در مجسمه های سفید مرمری می شود دید، یا تاثیر هنرمندی مثل دوشامپ یا حتی فرنان لژه را.

ویدیو و دنباله مقاله...