May 20, 2009

Cannes Festival: 3 Movies

جشنواره کن، سه فیلم

 

Cannes3_fest در میان فیلم های مطرح در شصت و دومین دوره جشنواره سینمائی کن، از جمله به فیلم جنجال برانگیز «لارس وان تی یر»، کارگردان دانمارکی می پردازیم، و آخرین کار پدرو المدور، کارگردان برجسته اسپانیائی، با شرکت ستاره اسپانیائی پنه لوپه کروز، و همچنین فیلمی به نام «مردم عادی» -- فیلمی از صربستان در باره منشاء خشونتهای فجیعی که آدمهای معمولی در جنگها مرتکب می شوند.

 

در این گزارش بار دیگر سر می زنیم به سواحل نیلگون مدیترانه، و شصت و دومین دوره جشنواره بین المللی کن، برای نگاهی به چند فیلم  از کارگردانان برجسته بین المللی.  فیلم «لارس وان تری یر» داد و بیداد خیلی ها را برانگیخته...   این کارگردان پیشتاز دانمارکی  در مصاحبه مطبوعاتی در کن، حالت دفاعی به خود گرفت، چون خیلی ها متهمش کرده اند به هرزه نگاری، یا پورنوگرافی، برای اینکه در این فیلم خشونت و جنسیات وقیح را با هم تلفیق کرده، فیلمی به نام دجال، یا ضد مسیح AntiChrist که از رقبای جایزه اول جشنواره کن هم هست. اگر یادت باشد این کارگردان در سال 2000 با فیلم «رقصنده در تاریکی» Dancer in the Dark جایزه اول کن را گرفت و به این ترتیب، دنیا با هنرمندی آشنا شد که چپگرائی سیاسی را با فرمول های هنری اکسپرسیونیستی و تجربی مخلوط کرده بود.

 

در گزارش امروز، همچنین می پردازیم به فیلم جدید پدرو المدور، کارگردان برجسته اسپانیائی، فیلمی به نام «آغوش های شکسته» Broken Embraces --  اما فیلمی که بیشتر از فیلمهای این چند روز اخیر منتقدها را به خودش مشغول کرده است، یک فیلم است از صربستان در باره جنگ به نام «آدمهای عادی» که می خواهد نشان بدهد تمام آن کسانی که فجایع را در جنگ بالکان و جنگهای دیگر مرتکب می شوند، آدمهای عادی هستند که  در موقعیت های غیرعادی، دست به اعمال حیرت انگیز می زنند.

 

***

 

Cannes3_lars فیلم دجال یا انتی کرایست که در آن یک زن و شوهر جوان در جنگلی دورافتاده  مورد حمله و تجاوز جنسی وقیحانه قرار می گیرند را خیلی ها پسند نکردند اما به موضوع بحث عمومی تبدیل شد.   در آخرین کار لارس ون تری یر، کارگردان جنجالی دانمارکی،  ویلیام دو فو، بازیگر آمریکائی در مقابل شارلوت گنزبورگ، هنرمند فرانسوی ظاهر می شود.

 

در کنفرانس مطبوعاتی دیروز، خبرنگارها برخوردی تهاجمی با فیلم داشتند، از جمله خبرنگاری می خواست بداند چرا ون تری یر چنین فیلمی را ساخت. وان تری یر گفت سئوال عجیبی است و نمی خواهد جواب آن را بدهد. او می گوید برخلاف ظاهر، او همه حاضران را میهمان خود می داند و می افزاید برای خودش فیلم می سازد و از این فیلم کوچولو خیلی هم خوشش می آید و آنرا برای تماشاگر یا کس دیگری نساخته و توضیحی به کسی بدهکار نیست.

 

ویلیام دو فو می گوید برخلاف کارگردانهای دیگر، وان تری یر به تمرین قبلی اعتقاد ندارد و ده صفحه دیالوگ دست بازیگر می دهد و او را می فرستد جلوی دوربین و بازیگر نمی داند که باید چه بکند یا دوربین باید چکار بکند یا باید لخت شود یا لباس بپوشد و کجا باید مکث کند. ولی بعد واکنش نشان می  دهد. او می گوید این تکنیک برای بازیگر در را به انگیزش های مختلف باز می کند.  ویلیام دو فو  ون تری یر را کارگردان بزرگی توصیف می کند که طرز کارش برای بازیگر بهشت است.

 

هنگام نمایش فیلم، خیلی از تماشاگران آن را هو کردند و خیلی دیگر بجای وحشت یا چندش، به آن خندیدند، اما بعضی تحسین کردند و گفتند باید نخل طلائی بگیرد. کارگردان صربیائی ولادیمیر پریسیچ با فیلم «مردم عادی» یکی از تکان دهنده ترین روایت ها از خشونت و جنگ را به جشنواره کن آورده است.

 

Cannes3_prisic فیلم مردم عادی یک روز در زندگی  چند سرباز صرب را در زمان جنگهای بالکان نشان می دهد که بدون فرمان مشخصی وارد یک مزرعه متروک می شوند که بعد از یک روز بطالت، غروب دستور می گیرند تمام سرنشینان یک اتوبوس را به قتل برسانند.

کارگردان ولادیمیر پریسیچ می گوید فکر اصلی فیلم این است که خشونتها در جنگها را مردم عادی مرتکب می شوند که به دستورات مافوق عمل می کنند.  او می گوید قبلا آن را اینطور نمی دید و سپس به تحقیق پرداخت در باره جنگ های عراق، یوگسلاوی و الجزایر، و سرانجام سناریو را سریعا نوشت، در کمتر از یک ماه.»

 

علیرغم آنکه فیلم در باره خشونت است، اما خشونت نمایش داده نمی شود.  ولادیمیر پریسیچ می گوید در باره خشونت، فکرش این بود که آن را همیشه در جائی دور از چشم تماشاگر قرار بدهیم، غیرمستقیم باشد، که تماشاگر با استفاده از تخیلش قسمت نادیده را تصویر کند. او می گوید وقتی در مغزمان صحنه های گمشده را در مغزمان تصویر می کنیم خیلی ترسناک تر و خیلی واقعی تر است.  فیلم «مردم عادی» با پیام هولناکش در باره قابلیت توسل به خشونت در همه، از نامزدهای جایزه نخل طلائی است.

 

از فیلمهای مطرح جشنواره کن، فیلم «آغوشهای شکسته» کار جدید پدرو المدور است --  که بار دیگر، ستاره اسپانیولی سینمای جهان، پنه لوپه کروز، را جلوی دوربین المدور قرار می دهد. فیلم «آغوش های شکسته»  داستان نویسنده و کارگردانی است که  14 سال پیش در اثر یک تصادف دهشتناک، بینائی اش را از دست داده و همراه با آن عشق زندگی اش را و اسمش را عوض می کند چون احساس می کند در آن حادثه مرده است.

 

Cannes3_pedro penny المدور می گوید در این فیلم به کمدی مشهورش «زنی در آستانه حمله روانی» بازگشته به خاطر اینکه همه شخصیت های فیلم در سینما کار می کنند و او می خواست همه کمدی بازی کنند، یعنی فیلمی که متضاد است با آنچه هر یک در زندگی واقعی تجربه می کنند.

خانم کروز می گوید سناریو برای او شگفت انگیز بود و بهترین سناریو، پیچیده ترین و جذاب ترین و شجاعانه ترین  به طوریکه بعد از خواندن آن احساس خوشبختی کرد که پدرو المدور چنین نقشی را به او می سپارد، که متفاوت است با هر نقشی که قبلا بازی کرده.

 

***

 

طبق معمول نامزدها به تدریج چهره می کنند اما هنوز هم هنرمندانی مثل ژاک اودیار فرانسوی و جین کمپیون نیوزیلندی شانس زیادی دارند برای جایزه گرفتن، بیشتر از هنرمندانی مثل لارس وان تری یر که می خواهند با اطوارهای افراطی توجه جلب کنند. یادم نمی رود فیلمی که به خیال خودش در باره آمریکا ساخته بود با بازی نیکول کیدمن، و منتقدی نوشته بود آدمی که هیچوقت در آمریکا نبوده گنگسترهای آمریکائی را که مظهر فردیت گرائی و هرج و مرج حامعه آمریکائی هستند، به صورت فاشیست های اروپائی تصویر کرده...

 

در فیلم جدیدش هم ظاهر کار  حمله با ارزشهاست و نمایش خشونت برای محکوم کردن آن اما به قول منتقدی، با توسل به هرزه نگاری یا پورنوگرافی می خواهد تماشاگر جلب کند. از این نظر، مقایسه این دو فیلم جالب است یکی در باره خشونت کور علیه یک زن و شوهر مصیبت زده در جنگلی دور افتاده، و دیگری در باره خشونت کور در صحنه جنگ، و آن یکی که پیام جدی تری در باره  همدستی آدمهای معمولی در فجایع دارد، از نشان دادن خشونت پرهیز می کند در حالیکه شاید تماشای آن دردناک تر از سیرکی باشد که وان تری یر ساخته.

 

فیلم پدرو المدور از آن فیلمهاست که برخلاف خیلی دیگر از فیلمهای کن، شاهد اکران جدی آن در آمریکا خواهیم بود.  برخلاف  بسیاری دیگر از فیلمهای کن.  به قول مانولا درگیس منتقد نیویورک تایمز فستیوال کن فستیوالی است که دور از زرق و برق فرش قرمز، فیلمهائی را در آن نشان می دهند که معمولا تماشاگران آمریکائی یا حتی تماشاگران انبوه در همه جای دنیا نمی توانند انتظار تماشای آنها را داشته باشند مگر اینکه راه های طولانی طی کنند برای رسیدن به سینمای هنری محل یا از طریق ویدیو و دی وی دی.

 

به قول لیسا شوراتزبام، منتقد اینترتینمت ویکلی EW، فیلم المدور، هواداران کار او را با قصه گوئی ظریفش و درخشان  و جوشش های تصویری اش، راضی می کند، به خصوص در سالی که روزهای اول فستیوال را فیلمها ی خونین از جمله فیلم لارس فون تری یر تسخیر کرده بودند. با این حال، نوشته چیز تازه ای در آن ندید. 

 

ولی کرک هانیکات، منتقد هالیوود ریپورتر نوشته این دو فیلم است در یک فیلم. یکی فیلمی است کمدی که دارند می سازند و دیگری ماجرای عشق کارگردان و قهرمان آن فیلم است که در عین حال دارد اتفاق می افتد و فرصتی است برای المدور که راجع به مفهوم سینما به تفکر بپردازد.

No comments:

Post a Comment

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند