April 8, 2009

Observe and Report

«مشاهده و گزارش»: دنیای پنهان عقده های سرکوفته

 

observe_&_report_1 محور فیلم «مشاهده و گزارش» با شرکت ست روگن، در نقش سرنگهبان یک مجمتمع تجاری، که از جمعه این هفته (10 آوریل)  در سینماهای آمریکا اکران می شود، تاثیر زندگی در فضاهای ساختگی مجمتمع های تجاری یا shopping mall هاست بر روح انسانها. در نبود شهرها و دهکده های ارگانیک،  مجمتمع های تجاری محلی هستند برای بده بستان اجتماعی. 

 

کم پیش می آید که در یک فصل سینمائی به فاصله چند ماه دو فیلم کمدی بیرون بیاید با سوژه مشابه، در باره شخصیتی مشابه در فضائی مشابه، اما کمدی «مشاهده و گزارش» Observe & Report  در باره نگهبان مجتمع تجاری،  مشابه است با فیلم Paul Blart: Mall Cop  «پال بلارت، پلیس مجمتع تجاری» -- با شرکت کمدین، کوین جیمز Kevin James  -- که از پرفروش ترین فیلمهای سال پیش بود.  اما این تشابه ظاهری است.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی
کارگردان جودی هیل، که دومین کارش را دارد ارائه می دهد، با کار اولش «راه مشت و لگد» The Foot Fist Way سه سال پیش، به خاطر طنز غیرمتعارف و حتی کج سلیقه اش، مورد توجه ست روگن و همکارانش قرار گرفت، که او را در Superbad بازی دادند.  اما اگر آن فیلم پال بلارت، یک فیلم شوخ خانوادگی بود در باره یک شخصیت معصوم، نقش پلیس مجمتمع مسکونی که ست روگن بازی می کند، به هیچ وجه خانوادگی نیست و هر چند که ممکن است خنده دار باشد، اما خنده ای است تلخ و توام با چندش و حتی انزجار، نسبت به ناهنجاری های آدمی که در بهترین حالتش، در مرز یک بیمار «جنسی - روانی» است.

 

در فیلم «مشاهده و گزارش» ست روگن نقش نگهبان مجمتع تجاری را بازی می کند با آرزوی پلیس شدن، که روزی برای به دام انداختن یک بیمار مبتلا به خودنمائی جنسی، با یک کارآگاه سمج پلیس، با بازی ری لیوتا Ray Liotta، به رقابت سهمگینی می پردازد.

برای مراسم افتتاح اکران عمومی فیلم «مشاهده و گزارش» جمعی ازستارگان فیلم جمع بودند در سینمای چاینیس هالیوود، ازجمله انا فاریس، و ری لیوتا، بازیگر نقش کارآگاه پلیس، در کنار ستاره فیلم، ست روگن.

 

ست روگن می گوید همه دیده اند بعضی از این نگهبانها را که خودشان را زیادی جدی می گیرند. او می گوید شخصیت در سناریوی دقیق جودی هیل، کاملا توصیف شده بود. او با شکسته نفسی می گوید خودش که بازی بلد نیست، و فیلم، کار جودی هیل است، که کارگردان خوبی است.

فیلم «مشاهده و گزارش» از آن کمدی های تیره است که گاهی به تراژدی شبیه می شوند. سناریست و کارگردان، جودی هیل می گوید با توجه به پایان فیلم، امید او این است که فیلم بحث انگیز باشد،  در باره اینکه آیا ما این شخصیت را شایسته تقدیر نشان می دهیم یا نه. او می گوید نمی خواهد پایان فیلم را فاش کند، ولی امیدش این است که مردم بعد از خندیدن و کف زدن، بروند خانه و از خود بپرسند من برای برای چه چیزی داشتم هورا می کشیدم؟

 

observe_&_report_3ست روگن می گوید شخصیت نگهبان او همان شخصیتی است که در نوجوانی در سریال Freaks & Geeks بازی می کرد، که حالا در بزرگسالی، به آدم غیرمتعادلی تبدیل شده که کنارش بودن، آزاردهنده است، مثل خود او. نگهبان روانی مجمتمع، عاشق زن لوندی است که در پیشخوان آرایش یک فروشگاه کار می کند، و به او محل نمی گذارد.

 

انا فاریس می گوید در نوجوانی ساعتهای زیادی را در مجتمع تجاری گذرانده، به خصوص مجمتمع Alderwood در حومه سیاتل، که می رفت آنجا با پسرها لاس بزند. اما می گوید خوبی کار در این فیلم این بود که موقع فیلمبرداری، مجمتمع تجاری تعطیل بود و کنترل آن در دست گروه فیلمبرداری.

 

ظاهرا فیلمی است در مرز غیرمتعارف، که ممکن است همه تماشاگرها را خوش نیاید،  با یک اسم خیلی ساده و حتی اداری... «مشاهده کن و گزارش بده». ولی در پشت این اسم ساده «مشاهده و گزارش» توفانی از زورگوئی و کج روی جنسی و توهم شخصیتی و هویتی در جریان است،  که این فیلم را به قول دیوید ادلستاین، منتقد هفتگی «نیویورک» به یک فیلم تاریخی جنون آسا تبدیل کرده و تاکیدش بر جنون به معنی دیوانه از نوع آسایشگاه روانی است -- کارگردان جودی هیل، مستقیم از زیر شکم ژانر سینمائی کمدی - حادثه ای بیرون آمده، که یعنی تمایل پیدا می کند به کمدی های تیره و بدبینامه و خشونت آمیز، و در واقع، می خواهد بگوید زیر این لایه ظاهرا سر به زیر مجمتع بازرگانی حومه،  دنیائی از عقده فروخورده، و جنون سرکوب شده قرار دارد که باید سراغ منشاء آن رفت.

 

observe_&_report_6 نگهبان مجمتع، دچار توهم شخصیت است، خود بزرگ بینی دارد و در رویا خودش را یک با قابلیت یک کارآگاه پلیس مهم و با تجربه می بیند.  تا اینکه در مجتمع تجاری، یک بیمار مبتلا به خودنمائی جنسی یا Flasher  -- از اینها که زنها را با نمایش ناگهانی عریانی های بدن خودشان، غافلگیر می کنند -- پیدا می شود و «رانی بارنهارت»، نگهبان روانی، تعقیب او گامی در راه محبوبیت و راه یافتن به اکادمی پلیس می بیند، غافل از اینکه یک پلیس واقعی که مامور حل این ماجرا شده، با بازی ری لیوتا، از خود او سمج تر و خودآگاه تر است. رقابت بین این دو شروع می شود برای به دام انداختن مزاحم جنسی زنها در مجتمع تجاری، که می تواند خود او باشد، یاحتی کارآگاه پلیس. هویت او، معمای داستان فیلم است.

 

اما آنچه در این فیلم و در اطراف شخصیت ست روگن، خنده می آفریند، جنبه دون کیشوت وار این شخصیت است، اما این جا هم مثل دون کیشوت، توهمات و آرزوهای شخصیت اصلی و گسست او از واقعیت اطرافش، بیشتر از اینکه خنده دار باشد، گریه دار و غم انگیز است.  اما به قول دیوید ادلستاین، منتقد نیویورک، هدف سناریست و کارگردان، جودی هیل، صرفا نمایش کج روی ها  و بیماریهای جنسی نیست بلکه  در این فیلم، مثل فیلم قبلی،  زورگوها و مستبدهای کوچک حقیر، و منشاء آنها را بررسی می کند. این درونمایه ای است که در فیلم اولش The Foot Fist Way («راه مشت و لگد») هم شاهد آن بودیم -- محور آن فیلم یک مربی کاراته بود که خوشش می آمد به آدمها، از جمله بچه هائی که به او احساس حقارت می دادند، زور بگوید، و فقط موقعی ترحم ما را برمی انگیخت که فاشیست های قلدر تر، تحقیرش می کردند، مثل شخصیت پلیس «ری لیوتا» در این فیلم، که حضورش ست روگن را عقده ای می کند.

 

به این ترتیب، شخصیت نگهبان «ست روگن» در فیلم «مشاهده و گزارش» را  تماشاگر نه یک هیولای زورگوی وحشتناک، بلکه یکی از قربانی ها و  تلفات رقت آور و ترحم انگیز  اجتماع می بیند، مردی برآمده از فرهنگ اسلحه، که مردانگی اش را در شلیک کردن آتشین می یابد، با یک خانواده درهم شکسته - بدون پدر، با مادری الکلی و  بیماریهای روانی موروثی، که دائم قرص می خورد. حتی  آرزویش برای پلیس شدن هم، منشا  جنسی دارد چون به او امکان زورگوئی می دهد و شاید دل دختر مورد علاقه اش، آرایشگر لوند فروشگاه با بازی آنا فاریس  را بدست بیاورد  -- مردی است باعقده های سرکوفته و ارضا نشده جنسی... محصول، یا قربانی، فرهنگ مجتمع های بازرگانی یا Shopping Mall حومه های شهرها.

 

وقتی تماشاگر شاهد نیمچه تعرض جنسی ساده لوحانه  و بی خیال او و همکارانش می شود  به انا فاریس که مست و بیهوش افتاده، یکه می خورد برای اینکه تصویری است از سوء استفاده از قدرت و یونیفورم، و آدم نمی داند باید گریه کند یا بخندد.

3 comments:

  1. Anonymous4/10/2009

    سلام بهنام
    امیدوارم همیشه در سلامت باشید
    من شیرازی هستم
    من و خانوادم از شخصیت شما خیلی خوشمون میاد
    خیلی دوستت داریم

    امیر

    ReplyDelete
  2. ممنون

    خیلی کار خوبی می کنی که این مطالب مفید رو اینجا هم می زاری

    از نحوه گفتنتم خوشم میاد

    ReplyDelete
  3. Yek khanande4/11/2009

    بهنام گرامی از مطالبت خيلی لذت ميبريم. هر چند در صدای امريکا شنيدن موضوعات با نحوهای که تو شرح ميدهی خيلی خيلی جالب تر است تا اينجا خواندنشان . دو تا پيشنهاد دارم بعنوان يک طرفدار تو. اول اينکه اگه ممکن است فايل صوتی يا تصويريهر فيلم رو هم چه در صدای امريکا يا حتی جداگانه تو سايتت بذار. خودت خوب ميدونی وقتی در مورد فيلم ميبينيم يا ميشنويم جالب تره تا فقط بخونيم. خيلی ها هم شايد برنامه تلوزيونی رو نتونن هميشه ببينن. دوم اينکه گاهی مطلبی به انگليسی هم بنويس. مطمينم که به همون جالبی فارسی مينويسي. در هر صورت ممنون از زحماتت وموفق باش

    ReplyDelete

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند