April 16, 2009

Is Anybody There?

«آیا کسی آنجا هست؟»

 

Is_Anybody_There_1 در فیلم انگلیسی «آیا کسی آنجا هست؟» مایکل کین، هنرمند  سالخورده، در یک «خانه سالمندان» با پسر هشت ساله صاحبخانه همبازی می شود. مایکل کین نقش شعبده باز بازنشسته و بدعنقی را بازی می کند که این پسربچه گوشه گیر را با دنیای خودش آشتی می دهد. پسربچه به خاطر نزدیکی به سالمندان، گوشه گیرشده است و مدام دنبال ارواح می گردد. پسربچه نیز کمک می کند که شخصیت شعبده باز، به خود آید و تلاش کند با استفاده از آنچه می داند، دیگران را سرگرم کند.  این فیلم دومین کار سینمائی جان کراولی، هنرمند باسابقه تئاتر و تلویزیون بریتانیا است که دو سال پیش، به خاطر فیلم اولش Kid A  تحسین منتقدهای عالم را بر انگیخت.

 

خیلی از سینماروها، به این فیلم انگلیسی که اول در آمریکا و چند ماه دیگر در انگلستان اکران می شود، امید دارند، به خاطر فیلم اول این کارگردان، «Kid A»  یا پسر الف.  جان کرالی  Crowley تاثیر عمیقی گذاشت با آن فیلم، که داستان مرد جوانی بود که در کودکی ناخواسته در جنایتی شرکت داشته و حالا نمی توانست از آن گذشته فرار کند و قربانی آن خطای بچگی می شود.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی با بهنود

در فیلم جدیدش، «آیا کسی  آنجا هست» هم  قهرمان  یک بچه است به نام ادوارد، با بازی هنرمند خردسال، بیل میلنر Bill Milner که پدرمادرش منزلشان را تبدیل کرده اند به خانه سالمندان و در آنجاست که برخوردش با پیرمردی که مایکل کین نقشش را بازی می کند، زندگی او را عوض می کند، و جذابیت فیلم شاید در ترکیب این بچه باشد با محیط اطرافش در خانه سالمندان، که طبعا بچه را نسبت به آن دنیا و ارواح کنجکاو می کند اما سئوال هاش در باره آن دنیا، کمکش می کند که این دنیا را بهتر بشناسد.

 

***

 

دوستی پیرمرد شعبده باز و پسربچه، در فیلم «آیا کسی آنجا هست» در یک شهرک ساحلی انگلیسی اتفاق می افتد، 22 سال پیش، در سال 1987.  مایکل کین می گوید من به این بچه درس زندگی می دهم و او به من درس مردن می دهد. مثل یک تپه، من او را بالا می برم، که بچگی است، و او مرا می برد به طرف یک مرگ ساکت.

 

مهارت هنرمند چیره دست مایکل کین، شخصیت را برای تماشاگر جذاب می کند.  بیل میلنر می گوید از بازی طبیعی مایکل کین الهام گرفت و مایکل کین هم، بازی  او را طبیعی می خواند.  در حالیکه پسربچه با زندگی آشنا می شود، پیرمرد سعی می کند با مرگ کنار بیاید.

مایکل کین می گوید وقتی سربازی 19 ساله بود در جنگ  کره، به مدت سه دقیقه مرگ را نزدیک دید، که اتفاق خوبی بود چون با مرگ روبرو شده بود و دیگر مجبور نبود با آن روبرو شود او می گوید 76 سال دارد و مرگ را دیده است.

 

***

 

شاید وضع هنرمندی مثل مایکل کین و دیگر هنرمندان هم نسل او که به مرز هشتادسالگی   رسیده اند، هم به ترتیبی به موضوع این فیلم مربوط باشد. بعد از آنکه هنرپیشه از مرز هفتاد سالگی می گذرد، دیگر نقش های حسابی گیرش نمی آید و کارش خلاصه می شود به بازی کردن پیرمردهای بدعنق و کج خلق (جک لمون و والتر ماتائو)، یا  بیماران دم مرگ، مثل پیتراوتول یا مبتلایان به الزایمر مثل جولی کریستی، و ساکنان خانه های سالمندان، مثل جودی دنچ، و حالا که به قول رکس رید، منتقد نیویورک آبزرور، که خودش هم تقریبا از همان نسل مایکل کین است، نوبت مایکل کین رسیده. هر چند که از لبخند پرنشاط و شوخ طبعی شیطنت بارش، چیزی کاسته نشده، اسفناک است که در این فیلم تبدیل شده است به یک پیرمرد لنگان و خرفت.

 

داستان فیلم ولی ظاهرا بیشتر روی پسر بچه متمرکز است.  مشکلات مالی، پدرمادر این پسربچه را وادار می کند که منزلشان را تبدیل کنند به خانه سالمندان، و به این ترتیب، کودکی این بچه با مناظری احاطه می شود که او را از زندگی بیزار و گوشه گیر می کند، و نگاه وسواس آمیزی پیدا می کند به مرگ، و در میان این سالخورگانی که توجهی به او ندارند، دنبال نشانه های مرگ می گردد، برای دیدن ارواح کمین می کند، اما آنچه می بیند، بدبختی های مادرش است که با مشکلات این آدمها سروکار دارد و خیانت پدرش که می بیند به دختر کلفت 18 ساله ابراز عشق  می کند. 

 

ولی ورود یک پیرمرد تندخو و آتشین مزاج و از خود راضی و ایرادگیر به این فضا، همه چیز را عوض می کند. مایکل کین شعبده بازی است بازنشسته که در گذشته شهرتی داشته، ولی حالا، خود را رانده ی اجتماع می پندارد و نگاهی تلخ و تاریک به زندگی دارد و از بچه ها متنفر است و دائم شکایت دارد از سرنوشت، و البته چنانکه رسم این نوع فیلمهاست، این دو نفر همدیگر را عوض می کنند.  یعنی بچه متقاعد می شود که با بچه های دیگر دوستی کند و پیرمرد هم به صرافت سرگرم کردن دیگران می افتد با شعبده بازی. 

 

Is_Anybody_There_2 این فیلم را پائیز پارسال  در جشنواره تورانتو برای اولین بار نمایش دادند و مایکل رکتشافن، منتقد هالیوود ریپورتر ستایشش کرد به خاطر اینکه بازی بی امان و ماهرانه مایکل کین، به جنبه های آبکی و احساساتی سناریو، اجازه خودنمائی نمی دهد. سناریست فیلمهای تلویزیونی انگلیس، پیتر هارنس Peter Harness، آن را بر اساس زندگی خودش نوشته. از دید این منتقد، پیوند این پیرمرد و کودک، با هدف کشف اسرار زندگی است.

 

حالا با این اوصاف، به نظر نمی رسد که مردم برای دیدن این فیلم هجوم بیاورند، اما منتقدها هم زیاد از آن استقبال نکرده اند. مشکل اصلی آن، کلیشه ای بودن و قابل پیش بینی بودن داستان است، اما رکتشافن نوشته کارگردان، جان کراولی، شگردهائی در آستین دارد که توانسته به روند یکنواخت قصه اش، لبه طنزآمیزی بدهد.

 

anybody_behnud از دید نیکلاس راپولد، منتقد ویلج وویس، یک جاذبه فیلم این است که پسربچه خردسال هم مثل پیرمرد، از زندگی شاکی است و بدعنق، و از شخصیت این بچه، یعنی بیل میلنر تعریف کرده که قبلا او را در فیلم «پسر رمبو» دیدم و اینجا هم همان حس تمرکز را دارد. منتقد  سایت ویژه سینمای مستقل، ایندی وایر، روی تصویر گرم ولی غمناکی که از فضای اجتماعی انگلستان بیست سال پیش ارائه می کند، دوران قبل از روی کار آمدن دوباره حزب کارگر، بریتانیای قبل از اتحادیه اروپا.

12 comments:

  1. بهنام عزيز سلام
    مرسي از اين حوصله و منشي كه داري
    واقعا فاميلي كه داري برازندت هست و كمتر كسي رو ديدم كه اينقدر رسا و مسلط و بدون تبق زدن برنامه اي رو اجرا كنه
    هميشه سبز باشي

    ReplyDelete
  2. Anonymous4/17/2009

    بهنام جان خسته نباشی
    نمیمدونم چرا این روز همه رفتن سراغ سوژه خانه سالمندان و رابط بین پیری و جوان مثل زندگی اعجاب انگیز بنجامین باتون گویا این روزا مد شد
    موسی از اندیمشک

    ReplyDelete
  3. Anonymous4/18/2009

    با سلام .خواهش میکنم در برنامه راجع به سریالهائی مثل گمشدگان و فرار از زندان و کلا سریالهائی از این دست صحبت کنید.
    متشکرم

    ReplyDelete
  4. Anonymous4/18/2009

    سلام به بهنام
    از برنامه و وبلاگ خوبت ممنون. اگه میتونی درباره فیلم های سال های گذشته هم بنویس یا برنامه بذار. به خصوص اگه می تونی راجع به "بزرگراه گمشده" دیوید لینچ. من "جاده مالهالند" ش رو دیدم و خیلی لذت بردم. اما از بزرگراه گمشده تقریبا چیزی نفهمیدم. با وجود اینکه کتاب فیلم نامه و تفسیرش هم تو ایران چاپ شده و من اون رو هم خوندم. تو اون کتاب مفسر اولا گفته بود که این جور فیلم ها رو نمیشه تفسیر کرد و بعد هم ربطش داده بود به "بوف کور" صادق هدایت. بازم ممنون.
    علی از شیراز

    ReplyDelete
  5. Anonymous4/18/2009

    ba salam behnam jan
    man yeki az tarafdarane paro pa ghorse to hastam az ejraye khoobet mamnoonam va vaghean doostet daram.ye enteghad ham daram aztat albate ne az karat balke az designe labaset makhsoosan keravatet.
    ba tashakor
    mehdi from manchester

    ReplyDelete
  6. behnam az kin filme amrikaii aram khob bod ba dostam movafegham az seryale farar az zendan barname boro to iran dvdish omade ziad binande dare va teshne etelaat.tv iranam ke gir dade be in seryalaye darepite korei!!abaki irani!!

    ReplyDelete
  7. Anonymous4/18/2009

    بهنام عزیزسلام باتشکر فراوان از شما بخاطر برنامه بسیار خوبتان همیشه پیگیر برنامه هاتان هستم و اجرای خوبتان لذت می برم امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشید . سلام گرمم به آقای کامبیز حسینی هم برسانید . با تشکر رویا از مازنذران-بابلسر

    ReplyDelete
  8. با سلام و خسته نباشید
    من یکبار که برنامه شما را نگاه میکردم شما به یک فیلم اشاره داشتید که در باره جنگ ژاپن و چین و نفوذ دختر چینی به یک شکنجه گر ژاپنی و دوگانگی در عشق بود و خشونت آن مرد اگر ممکن است نام این فیلم را برایم بگویید

    با تشکر

    ReplyDelete
  9. Anonymous4/20/2009

    با عرض سلام .آقای بهنام ناطقی لطفا فیلم های ترسناک را نیز معرفی کنید از جمله فیلم جن گیری در کانکتیکات وهمچنین فیلمهای ترسناک آسیای شرقی. من برنامه شما را خیلی دوست دارم ولی برنامه شما برای من که علاقه مند فیلم های ترسناک هستم هیچ فیلمی را معرفی نمی کند

    ReplyDelete
  10. میلاد4/21/2009

    سلام بهنام جان
    متشکرم از برنامه خوبت، فقط فکر می کنم مدت زمان برنامه کمه. ممنون می شم اگه درباره فیلمهای اروپایی بیشتر صحبت کنی

    ReplyDelete
  11. Anonymous4/21/2009

    سلام بر بهنام عزیز ناطقی
    ممنون که مثل همیشه، جامع ترین اطلاهات رو در کوتاهترین زمان به ما میدی...

    ReplyDelete
  12. سیاوش4/22/2009

    سلام بهنام جان
    واقعا برنامه هات محشرن واز اینکه در مورد فیلم های سینمایی که به درد بخور هستن صحبت می کنی خیلی ازت متشکرم.
    موفق باشی بهنام جان.

    ReplyDelete

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند