فیلم «مرکز تجارت جهانی» از آلیور استون
امروز درست یک ماه به ششمین سالگرد فاجعه تروریستی 11 سپتامبر باقی است و معرفی میکنم همکار تازهشباهنگ را: بهنام ناطقی، که امروز گزارشی دارد به فیلم جدید کارگردان آمریکائی آلیور استون Oliver Stone در باره آن فاجعه. فیلم World Trade Center یا مرکز تجارت جهانی.این فیلم در باره گیرکردن دو پلیس نیویورکی است زیر آوار ساختمان صدطبقه. میدانید که این دو نفر از معدود آدمهائی بودند که از زیر آوار زنده بیرون کشیده شدند.
صحنههای شروع فیلم که این پلیسها را در پایانه مشهور اتوبوسها یعنی Port Authority نیویورک نشان میدهد، به شدت من را تکان داد، زیرا آن موقع من خبرنگار رادیو آزادی بودم از نیویورک، و اتفاقا در همان لحظه من برای رفتن به نیوجرسی برای رفتن به کاری در سراسری همان پایانه عظیم بودم.
جذابیت این فیلم در این است که هرچند روی این پلیس و خانواده نگران آنها تمرکز میدهد و تفنگدار دریائی که از راه دور برای کمک به نیویورک آمد و قهرمانانه سببساز نجات این دونفر شدرا نشان میدهد، ولی همه را چه ما که در آن زمان در نیویورک بودیم و چه بقیه مردم آمریکا و مردم سراسر جهان را به آن لحظه تاریخی باز میگرداند.
فیلم مرکز تجارت جهانی World Trade Center از آلیور استون، کارگردان برجسته و جنجالی آمریکائی دومین فیلم سینمائی هالیوودی است که به مستقیما به موضوع حمله تروریستی فاجعهآمیز به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک میپردازد. در این فیلم ماجرای دو مامور پلیس نیویورکی را میبینیم که نخستین امدادگرانی بودند که بعد از برخورد هواپیمای تروریستها خود را به ساختمانها رساندند و آخرین انسان هائی بودند که نزدیک به 24 ساعت بعد از فاجعه، زنده از زیر آوار بیرون کشیده شدند. داستان فیلم، از رسیدن آنها با برج ها در سحرگاه 11 سپتامبر شروع میشود و آنچه بر این دو و خانوادههای آنها گذشت را در بر میگیرد.
افسر پلیس 53 ساله، جان مک لائولین John McLoughlin سرجوخه پلیس نیویورک و Jimeno Will مامور پلیس 38 ساله، خود برای انجام ماموریت کمکرسانی و امداد به محل حادثه شتافتند اما وقتی ساختمانها فروریخت، خود به هدف عملیات امدادرسانی و نجات تبدیل شدند. نقش مکلاولین را نیکلاس کیج Nicholas Cage ایفا میکند و نقش مامور پلیس جوانتر را Michael Pena مایکل پنیا.
به وجود آوردن آثار هنری از تراژدیهای انسانی یکی از اولیهترین و طبیعیترین واکنشهای انسانی است. اما در حالیکه فیلم یونایتد 93 فیلمی واقعیگرایانه، مستند و به اصطلاح سینما وریته verite بود در باره مقاومت مسافران هواپیما علیه تروریستها، برخورد آلیور استون به قول آقای ای. او. اسکات، A. O. Scott منتقد نیویورک تایمز، برخوردی است عاطفی، و غلو شده و حتی توام با بزرگ سازی جنبه های دراماتیک.
نویسنده نیوزویک و چند منتقد دیگر جنبه دیگر از این فیلم را ناشناخته بودن داستان آن برای اکثر تماشاگران میدانند، و به قول نویسنده نیوزویک، برای مدت دو ساعت و 9 دقیقه، تفاوت محافظهکاران و لیبرالها در فضای سیاسی آمریکا را از بین میبرد. با این حال، آلیور استون، در این فیلم حتی یک بار برخورد هواپیما را با برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک نشان نمیدهد و تنها اشاره بصری به حمله، سایه یک هواپیماست روی آسفالت خیابان در برابر دیدگان یکی از قهرمانان، در آغاز فیلم.
از نظر دیوید انسن David Ansen نویسنده نیوزویک، که روی جلد شماره این هفته خود را به این فیلم اختصاص داده، جذابیت کار استون در این است که این فاجعه تاریخی را از دیدگاه مردمان عادی نشان میدهد، و دو پلیس قهرمان فیلم دو آدم عادی و واقعی هستند که نه تنها برای مقابله با فاجعه ای از این دست آموزش ندیده اند بلکه ابعاد آن در ذهن آنها و در ذهن هیچکس دیگر نمیگنجد، و هر چند بر خلاف خیلی از همکارانانشان قهرمانانه برای وارد شدن به ساختمان ها داوطلب میشوند، اما مثل قهرمانان فیلمهای جنگی با عجله داخل شوند بلکه تامل آنها به خصوص وقتی صدای سقوط آدمها از بلندی صد طبقه به زمین را در اطراف خود می شنوند، قابل ملاحظه است، اما سرانجام آنها، که بعد از سقوط مهیب ساختمانها 24 ساعت در داخل مجرای آسانسور زیر آوار گیر میکنند. آنها و خانوادههای آنها، که سراسیمه به محل حادثه میشتابند، در طول این 24 ساعت، چنان رشادت و شهامتی از خود نشان میدهند که تلخترین و سیاهترین روز را به روزی روشن و فاجعه را به امید تبدیل می کند.
در بیشتر نقدها، منتقدان آمریکائی به جنبه استثنائی این فیلم در میان آثار آلیور استون اشاره کرده اند که اغلب فیلم های سابق او تصویرسازی عقیدهمند و احساساتی در باره شایعات سیاسی تاریخ معاصر به خصوص تاریخ دهه های 1960 و 1970 دوران جوانی خودش هستند، از جمله در باره قتل جان اف کندی و ماجرای استیضاح ریچارد نیکسون، ولی استون در این فیلم کوشیده است تسلط خود در داستانگوئی در سینما را برای روایت ماجرائی واقعی به کار بگیرد، ماجرائی که همه بازیگران آن زنده هستند و خاطرات آنها از فاجعهای که پنج سال پیش روی داد هنوز داغ و لمسشدنی است.
مایکل فیلیپز Michael Philips منتقد شیکاگو تریبیون در میان فیلمهای غیرمتعارف متعدد و عقیدتی که ساخته است، این فیلم را با فیلم پلاتون Platoon قابل مقایسه میداند، فیلمی که استون بیست سال پیش یعنی در سال 1986 در باره تجربه سربازان در جنگ ویتنام ساخت و اهمیت آن در عرضه دیدگاهی از داخل سنگرها به جنگی بود که خود او از نزدیک تجربه کرده بود. ریچارد شیکل Richard Schickel منتقد مجله هفتگی تایم Time این فیلم را یک اثر خوب در باره یک روز بد توصیف میکند که در آن بهترین خاصیتهای شخصیت مردم آمریکا، یعنی نوعدوستی و حس امدادگری آنها برجسته شده است.
با این حال، همه منتقدها همه جنبههای این فیلم را تائید نکردهاند. مثلا منتقد هفتگی رولینگ استون Rolling Stone آقای پیتر تراورس Peter Travers مینویسد فیلم مرکز تجارت جهانی بدون شک تاثیر گذار است اما وقتی تمام میشود، تماشاگر احساس میکند که بیشتر میخواهد. دسن تامپسن Desson Thompson منتقد واشنگتن پست مینویسد این فیلم احساسات و عواطفی متعددی را تلگرافی به سوی تماشاگر میفرستد اما اینها به ما نمیرسند. جو مورگنسترن، منتقد وال استریت جورنال معتقد است که این فیلم هرچند خوش ساخت است ولی چیز تازهای که تماشاگر نداند به او نمیگوید و درامی که در زیرزمین از گیرافتادن دو افسر پلیس زیر آوار عرضه میکند، چندان متقاعدکننده نیست.
مارک لسال Mark LaSalle در سنفرانسیسکو کرانیکل مینویسد استون از همه امکانات برای بیان واقعی ماجرای افرادی که با آنها سروکار دارد استفاده میکند، اما همه زحمات او نمیتواند پنهانکننده این حقیقت باشد که داستانی که برای نمایش تصویر بزرگتر ماجرای حمله 11 سپتامبر برگزیده است، از برد کافی برخوردار نیست. مارجری بامگارتن Marjorie Baumgarten اهمیت کار آلیور استون در این فیلم را در این میداند که سرآخر فکری را القا میکند که دست کم همه تماشاگران آمریکائی در آن مشترک هستند، اینکه مردم آمریکا در تجریه و تحلیل نهائی، آدمهای خوبی هستند.
فیلم World Trade Center از آلیور استون، هر چند به فاجعهای تروریستی پرداخته است، اما فیلمی در باره تروریسم نیست، بلکه فیلمی است در باره قهرمانی در امدادرسانی، و برای استون، که فیلمساز سوژههای غیرمتعارف و صاحب ذهنی توطئهاندیش است، فیلمی متعارف به شمار میآید که باز هم بر خلاف فیلمهای دیگرش، سناریوی آن را خودش ننوشته است، با این حال، از نظر جذبه و هیجان در کارگردانی، استون مثل همیشه از عواطف و اعتقادات خود مایه گذاشته است، و فیلمی نافذ و تکان دهنده ساختهاست که به شدت غیرسیاسی است.
سناریوی این فیلم از اندریا برلاف Andrea Berloff را منتقدها تحسین کردهاند، از جمله کری ریکی Carie Rickey منتقد فیلادلیفیا اینکوایرر آن را به خاطر سادگی و دقت در جزئیات ماجرا ستایش کرده است.یکی از صحنه های فراموش نشدنی فیلم صحنه فروریزی این ساختمان های عظیم است که هرچند دیده نمیشود اما به خاطر صدائی که در فیلم خلق شده است، آن را تماشاگر لمس میکند. این نخستین بار است که سینماگری سعی کرده است تجربه اشخاصی که هنگام فروریزی ساختمان ها داخل بودند، را بازسازی کند و در این کار، از همکاری کامل قهرمانان ماجرا که زنده از زیر آوار بیرون آمدند و خانواده آنها و سایر دست اندرکاران بهرهمند بوده است.
ای او اسکات A.O. Scott منتقد نیویورک تایمز معتقد است که کارگردانی در آمریکا وجود ندارد که به خوبی آلیور استون بتواند به سرعت و قاطعانه از یک مقیاس نزدیک و خصوصی به مقیاس عظیم و حماسی نقب بزند و حتی لحظههای ساکت را از احساسات تند و عواطف غلوشده انباشته کند. این منتقد، استون را در مونتاژ فیلم به بتهوون تشیبه کرده است که میتواند صحنهها و احساسات و عواطف را در مجموعهای پریشان و سراسیمه ولی با فصاحت، تنظیم کند.از دید منتقد باستن گلوب، تای بر، فیلم World Trade Center گریهای است خوب و شفابخش، زیرا ما را به خاطر هرچه از زمان این فاجعه تاکنون در ذهن خود داشتهایم، میبخشد.
***
چند ماه پیش هم در فیلمی شاهد مبارزه مسافران پرواز 93 هواپیمای یونایتد بودیم که نگذاشتند تروریستها هواپیما را به واشنگتن برسانند. فیلم United 93 از پال گرینگرس Paul Greengrass را میگوئید، که خیلی مستندگرانهتر از فیلم آلیور استون است. این دو فیلم گرایش تازهای را نسبت به فاجعه تروریستی 11 سپتامبر در هالیوود و شاید در روان آمریکا نشان میدهند. در ماههای بلافاصله بعد از فاجعه، سازندگان فیلمهای آماده نمایش هالیوود، سعی کردند صحنههائی که تصویر برجها را نشان میداد از فیلمها بیرون بکشند یا برجها را با استفاده از تکنولوژی دیجیتال از فیلم ها پاک کنند که یادآوری فاجعه باعث حواس پرتی تماشاگر نشود.
در چند فیلمی که به فاجعه پرداخته شد، صرفا تاثیرهای غیرمستقیم و عاطفی آن حتی بدون نام بردن از خود فاجعه مطرح میشد. اما فیلم World Trade Center و فیلم یونایتد United 93 از پال گرینگرس Paul Greengrass نخستین فیلم های هالیوودی هستند که با این فاجعه مسقتیما و عینی برخورد کردند و به قول منتقدان آمریکائی، این فیلمها نشانه تغییری 180 درجه در طرز برخورد فیلمسازان هالیوود با فاجعه را نشان میدهند. در مراحل پنجگانه برخورد روان با مصیبت، در باره فاجعه 11 سپتامبر حالا افکارعمومی آمریکا از مرحله انکار به مرحله قبول فاجعه قدم گذاشته است.
یک خاطره شخصی:
روز 11 سپتامبر من همزمان به حمله داشتم از شهر خارج می شدم بروم سر کاری که در نیوجرسی داشتم. اگر همراه این پلیس ها به محل حادثه رفته بودم، گیر میکردم وحتی گزارش هم نمیتوانستم بفرستم، چون تلفنها و اینترنت در نیویورک کار نمیکرد. در آنجا من هم مثل خیلیهای دیگر فکر کردم که هواپیمائی اشتباها به برج خورده و دود کرده و بعد از چند دقیقه نگاه کردن، به راهم ادامه دادم و نمیدانستم که آن روز در یکی از آخرین اتوبوسهائی قرار گرفتم که از تونل زیر رودخانه هادسن از مرکز نیویورک به نیوجرسی میرفتند، چون چند دقیقه بعد تمام راههای ارتباطی به شهر بسته شد و ما تا شب نتوانستیم به شهر برگردیم. توی اتوبوس بودم سردبیر وقت رادیو آزادی تلفن کرد و گفت برنامه را میخواهند نیمساعت دیگه با گزارش من در باره این حمله شروع کنند. فوری خبرها را جمع کردم و رفتم روی آنتن، واتفاقا یادم نمیرود اولین جملهای که گفتم این بود که حادثهای رخ داده که مسیر تاریخ جهان را عوض میکند و زندگی همه را.
No comments:
Post a Comment
نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند