April 9, 2008

Street Kings (Film Review)

کیانو ریوز در «پادشاهان خیابان»

 

 

StreetKings-01 در فیلم «پادشاهان خیابان» کارگردان دیوید ایر بار دیگر سراغ پلیس های فاسد می رود. قهرمان فیلم با بازی کیانو ریوز، کارآگاه زن مرده ای است که برای پول آدم می کشد، اما وقتی به شرکت در قتل یکی از همکارانش مظنون می شود، جستجوئی خستگی ناپذیر و پرخشونت برای قاتلان اصلی را آغاز می کند که طی آن، از فساد عمیق تری در نیروی پلیس پرده بر می دارد. فیلم «پادشاهان خیابان» کار تازه ای از سناریست و کارگردان دیوید آیر David Ayer، که به نوعی دنبال سناریوی قبلی اش «روز کارآموزی» Training Day است، که تصویر خشن و بدبینانه ای از فساد پلیس لس آنجلس ارائه داد. (فیلم «روز کارآموزی» را انتون فوکوآ Antoine Fuqua کارگردانی کرده بود.)

 

موضوع فیلم «پادشاهان خیابان»، داستانش و حتی اسمش یادآور خیلی فیلم های دیگر است که راجع به فساد پلیس ساخته شده. اسمش شبیه اسم فیلم سیدنی لومت است راجع به پلیس نیویورک «شاهزاده شهر» یا Prince of the City و موضوع آن، خط کلی کتابهای جیمز الروی James Ellroy را دنبال می کند، که بیشتر به فساد در نیروی پلیس لس آنجلس می پردازند. خیلی از کتابهای جیمز الروی در این باره فیلم شده، از جمله همین پارسال فیلم «دالیای سیاه» را دیدیم، کار برایان دوپالما. در این داستانها، نویسنده نوعی وجدان بیدار جامعه است، و به افشاگری در باره فساد و جنایت های آدمهائی می پردازد که جامعه برای امنیت و آسایش خود به آنها نیاز دارد. مردم امنیت لازم دارند و جنایتکار بودن کسانی که قدرت حمل اسلحه و انجام خشونت به آنها داده شده، خیلی ترسناک تر از کار دزدها و آدمکشهای حرفه ای است.

 

سبک نویسندگی جیمز الروی و نثراو در انگلیسی معروف است به نثر تلگرافی، شبیه به نثری که جلال آل آحمد در فارسی متداول کرد. اما فیلم «پادشاهان خیابان» با فیلم های دیگری که از روی کتابهای جیمز الروی ساخته شده فرق دارد. مثلا فیلم LA Confidentialشاهکاری بود در نوع خودش، آن هم از روی یک کتاب دیگر جیمز الروی، اما پرداختش کاملا فرق می کرد با این فیلم و فیلم قبلی از روی سناریوی دیوید آیر، یعنی Training Day -- که آن هم در باره فساد پلیس بود با شرکت دنزل واشنگتن و ایتن هاک. آیر به عنوان کارگردان، خیلی زمینی تر، خیلی واقعی گرایانه تر و خاکی تر کار می کند... اگر نمایشی در کارش هست، یا اگر غلوی در نمایشش هست، غلو در بازسازی محیط اطرافش است.

 

فیلم «پادشاهان خیابان» دنیای مردانه ای را تصویر می کند که حتما برای پسربچه ها از 9 ساله تا 99 ساله جالب است، اما امکان دارد حوصله زنها سر برود از تماشای این رقابت مردانه و خستگی ناپذیر بر سر اینکه کدام کلفت تر است گردنش، بر سر اینکه چه کسی قوی تر است، و زورش بیشتر از دیگران می رسد. در فیلم «پادشاهان خیابان» جنگ دستجات تبهکار در داخل نیروی پلیس لس آنجلس تصویر می شود که گوئی همه دنبال عدالت هستند، اما هر کس از راه خود. کیانو ریوزنقش کارآگاه پلیس تام لادلا را بازی می کند، بیوه مردی غمگین و ساکت، که در یک واحد تخصصی پلیس کار می کند، و ضمنا گاهی هم به عنوان قاتل حرفه ای عمل می کند. او یکباره متهم می شود به دخالت در مرگ یک همکار، و در جستجو برای قاتلان اصلی، چیزهای بیشتری از فساد درون نیروی پلیس را کشف می کند، که وجدانش را بیدار می کند.

 

Street_Kings_Report_2 سناریست و کارگردان دیوید آیر در مصاحبه ای با خبرگزاری آسوشیتدپرس، می گوید نویسنده جیمز الروی درک خوبی از روانشناسی پلیس و فرهنگ نیروی انتظامی دارد، و خودش هم به عنوان کارگردان، شناخت خوبی از فضای امروز لس آنجلس و طرز کار اداره پلیس دارد. او می گوید از ترکیب تسلط الروی بر داستان و درک ارگانیک او از شهر، تاروپود غنی ای به وجود می آورد که زمینه بازگو کردن داستان می شود. فارست ویتیکر، بازیگر نقش رئیس واحد تخصصی اداره پلیس، که خودش در محلات داخلی لس آنجلس بزرگ شده، می گوید شخصا از رفتار پلیس خاطره دارد و تعریف می کند که چطور سالها پیش، یک مامور پلیس در محله «به ورلی هیلز» یک روز بی جهت در خیابان به او گیر داد و وادارش کرد به محله خودش برگردد. کارگردان دیوید آیر می گوید آمریکائی ها، شیفته فیلم راجع به نیروی پلیس هستند، همانقدر که فیلمهای وسترن را دوست دارند. او می گوید این فیلم ها راجع به آدمهائی هستند که از طرف ما دست به خشونت می زنند و فرصت می دهند که تماشاگر برای دو ساعت هم که شده خود را در قدرت مردان روی صحنه شریک احساس کند. دیوید آیر می گوید تفاوت فیلم «پادشاهان خیابان» در آن است که در ساختن و پرداختن و صیقل دادن به همه جزئیات آن وسواس به کار رفته، و نه تنها در جزئیات لباسها و صحنه ها، بلکه حتی در طراحی شخصیت ها، تلاش شده که همه چیز به شدت واقعی گرایانه باشد، و خیلی امروزی... شناختی از زمان حال در این فیلم هست، در عین اینکه فیلمی است بی زمان.. ترکیبی که درآوردن آن خیلی سخت است.

 

همه جزئیاتی که کارگردان، دیوید آیر، در مصاحبه ها به آنها اشاره می کند، در این فیلم هست، به خصوص خشونت مذکر، و ترکیب شخصیت های رنگارنگ ملیت های مختلف که ریخته اند در شهر لس آنجلس، و رنگین کمان نژادی به وجود آورده اند. اینها را در فیلم های دیگر در باره پلیس لس آنجلس هم می توان دید، اما تازگی این فیلم، در پرداخت آن است، هر چند که به قول منتقد هالیوود ریپورتر، تصویری که از مردان پلیس، از این خشونت مذکر، به دست میدهد، تصویر تازه ای نیست. در داستان ظاهرا پیچیده می رسد، پلیس غیر فاسد وجود ندارد. داستان فیلم طبعا روی شخصیت کیانو ریوز متمرکز است، یعنی لادلو، که هم پلیس است هم قاتل حرفه ای است، ولی این شخصیت در طول داستان متحول می شود... یعنی وجدانش بیدار می شود، و تبدیل می شود به عاملی که پلیس های فاسد دیگر را گیر می اندازد. تعریفی که فیلم از این شخصیت ارائه می کند جالب است، صبح اش با دل به هم خوردگی شروع می شود، بعد می بینیم که چطور مقررات پلیس را زیر پا می گذارد که دو تا دختر را از دست چهار تا آدمربا نجات دهد، که به ترفیع گرفتن رئیسش کمک می شود. ولی می بینیم که چطور، حتی وقتی کار خیر می کند، قانون را زیرپا می گذارد و قانون خودش را اجرا می کند، به سبک «هری زبل» Dirty Harry سری فیلم هائی که کلینت ایستوود را در مقام پلیسی خودسر در شهر سانفرنسیسکو نشان می دادند.

 

اما بازی کیانو ریوز، به این شخصیت تلالوی غمگینی می دهد. تمرکز او، سکوت او و غم او است که شخصیت را سکسی می کند، مثل آرامش قبل از طوفان است. حضور کیانو ریوز در فیلم، به شخصیت قهرمان با وجدان، یک عمق مرموز و رومانتیک می دهد. فیلم مال کیانو ریوز است که طبق معمول، در سکوت و آرامش ظاهری اش، تنش شدید موج می زند، و آن غم جذاب... هرچند که شخصیت بیوه مرد، با بازی کیانو ریوز، بعد از مردن مشکوک زنش است که با مشکل روحی و وجدانی روبرو می شود. رابطه اینها با رئیسشان جالب است با بازی فارست ویتیکر، که مثل پدر خانواده، می خواهد علیرغم طوفان بیرون، داخل را امن نگه دارد. از نمکهای فیلم، حضور بازیگر هیو لوری Hugh Laurie است که هر هفته در سریال House در شبکه فاکس آمریکا نقش یک دکتر نابغه ولی معتاد را بازی می کند، و همچنین حضور بازیگر کمدی سدریک Cedric The Entertainer، و ستاره موسیقی هیپ هاپ، آقای کامن Comomon.

 

سناریو، ریتم سریعی دارد و بی وقفه جلو می رود، همراه با شخصت تام لادلو، که سگ درنده ای است که ایستادن نمی شناسد. از صحنه های جذاب فیلم، یک تعقیب طولانی است از خیابانها و پسکوچه ها و حیاط خلوت ها و داخل خانه ها، که فیلم را داغ می کند و تسلط و شناخت دیوید آیر، کارگردان را از بافت شهر لس آنجلس نشان می دهد. یک نقد نسبتا منفی در باره «پادشاهان خیابان» از نویسنده هفته نامه غیرمتعارف نیویورک، ویلج وویس است که کوبیده دیوید آیر را به خاطر اینکه به نظر این منتقد، حواسش زیادی رفته توی رقابت قدرت بین مردها، و توجه نکرده به درام عمیق تری که می توانست در این داستان پیدا کند و پرورش بدهد.

 

ایراد دیگری که تیم گریرسون نویسنده ویلج وویس گرفته این است که چندان از تیرگی این شخصیت استفاده نکرده. دیوید آیر در فیلمهاش، از جمله فیلم اولش به عنوان کارگردان، فیلم Harsh Times یا دوران سخت، که راجع به رابطه دو تا سرباز برگشته از جنگ عراق بود، یک تجزیه وتحلیل از رقابت مردها بدست می دهد – این را در فیلم Training Day هم دیدیم... که ریشه این رقابت، مثلا می تواند در ناتوانی جنسی باشد و در فقر و مشکلات اجتماعی باشد. ولی اینجا، چنین تجزیه و تحلیلی ارائه نیست. شاید به خاطر دلمشغولی زیاد به فورم. اما سئوال این است که آیا واقعا راه حل Dirty Harry درست است؟ که یک پلیس با وجدان، بیاید قانون را دست خودش بگیرد و همه چیز را زیر پا بگذارد که مثلا قاتل را به مجازات برساند... چه فرقی با آهنگهای هیپ هاپ دارد که گنگسترها و زندگی جنایتکاری را بزرگ نمائی می کنند؟ این جور فیلم ها، به قول پیتر دراج، منتقد هفته نامه ورایتی، از یک طرف با فرهنگ هفت تیر کشی و تیراندازی و قلدری حال می کنند، و از طرف دیگر، می خواهند همین خشونت را زیر سئوال ببرند و برای تماشاگر موعظه کنند.

 

مشخصات فیلم

 

پادشاهان خیابان Street Kings

براساس کتابی از جیمز الروی James Ellroy

کارگردان دیوید ایر David Ayer

با شرکت کیانو ریوز Keanu Reeves، فارست ویتیکر Forest Whitaker، کامن Common، کریس ایونز Chris Evans، هیو لاری Hugh Laurie.

پخش در آمریکا از Fox Searchlight Pictures

No comments:

Post a Comment

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند