June 16, 2009

Iran Election in Media - 3

بازتاب بحران ایران در رسانه ها – 3

 

whereismyvote19 قسمت آخر شباهنگ در روزهای بحران به بررسی مطبوعات  و رسانه ها اختصاص یافته. در این برنامه که سومین از این سری است، ابتدا نگاهی هست به مقالات عمده مطبوعات، از جمله مقاله نیل فرکوهر در نیویورک تایمز در باره لغزش رهبر جمهوری اسلامی در اعلام عجولانه پیروزی احمدی نژاد و همچنین بررسی واکنش برخی مطبوعات آمریکا به موضع محتاطانه اوباما در قبال ایران. همچنین از سایت امیرفرشاد ابراهیمی، نگاهی داریم به لباسها و علائم روی یونیفرم سرکوبگران که نشان می دهد به کدام دسته یا رده از نیروهای ضدشورش یا امنیتی جمهوری اسلامی وابسته هستند.

 

کامبیز حسینی: .... و می رسیم به گزارش همکار شباهنگ در نیویورک بهنام ناطقی، که باز هم اختصاص دارد بررسی رسانه ها و وب سایت ها و نگاهی به بازتاب وقایع ایران در جراید و رسانه های غرب. بهنام! این چند روزه ظاهرا از فیلم و سینما افتاده ایم...

 

بهنام ناطقی: آدم فیلم را برای تماشای لحظه های تکان دهنده و دراماتیک یا احساساتی یا تفکربرانگیز می رود و وقتی ماجرائی عظیم مثل آنچه این روزها در ایران می گذرد، شروع می شود، همه چیز دیگر و بهترین تخیل فیلمسازها و هنرمندها، در برابر واقعیتی که از هر کابوسی وحشتناک تر است، رنگ می بازد. امروز صبح در سراسر آمریکا مردم با تصاویر تظاهرات دیروز پر بود – تظاهرات برای عبور از انقلاب به آزادی، که از میدان انقلاب شروع شد تا به میدان آزادی برسد.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی

عکسی که بیشتر استفاده کرده بودند، بنای خیره کننده میدان آزادی را نشان می دهد و جمعتی که دور آنرا گرفته اند... و معماری این بنا طوری است که به خصوص در این عکس ها، انگار همه انرژی این جمعیت را جمع می کند و می فرستد به سوی آسمان... ... چنانکه صفحات این روزنامه ها که بعضی از شهرهای بزرگ مثل میامی و شیکاگو و نیویورک هستند و بعضی دیگر از شهرهای کوچکتر، نشان می دهند، بحران ایران یکی از موضوع اصلی است. عمده ترین مطلب روزنامه های امریکا امروز، مقاله تحلیلی است از نیل فرکوهر، خبرنگار نیویورک تایمز که ده سال پیش به قاهره اعزام شد و از آنجا در ایران مستقر شد و سالها در ایران گذراند.

 

آقای نیل فرکوهر قیام امروز ایران را در واکنشی می داند به آنچه لغزش رهبر جمهوری اسلامی توصیف کرده است که عجولانه و قبل از تصویب شورای نگهبان، پیروزی آقای احمدی نژاد را تائید کرد و تبریک گفت و بعد مجبور شد عقب نشینی کند و دستور به تحقیق بدهد. فرکوهر می نویسد نطفه بحران موجود هنگامی بسته شد که آیت الله خامنه ای که در طبقه بندی روحانیت شیعه مقام والا نداشت به عنوان رهبر جمهوری اسلامی تعیین شد. این خبرنگار می نویسد حالا میرحسین موسوی از همین نقطه ضعف آیت الله خامنه ای استفاده کرده و به مراجع تقلید که از نظر مراتب روحانیت شیعه بالاتر از او قرار دارند، نامه نوشته است.

 

کامبیز حسینی: جهت گیری یا موضع روزنامه های آمریکا در این باره چیست؟

 

NY_Times بهنام ناطقی: روزنامه ها یکصدا هستند در نفی خشونت و فراخوان برای آزادی بیان و حراست از رای مردم. اما روزنامه های دست راستی فرصتی پیدا کرده اند برای ایراد گرفتن از موضع آقای اوباما. مثلا برت استیونز Bret Stephens در وال استریت جورنال، روزنامه پرتیراژ مخالف سیاست های دولت اوباما، می پرسد آقای اوباما می خواهد با کی در ایران مذاکره کند؟ و یادآور می شود که آقای احمدی نژاد روز یکشنبه امیدی که کاخ سفید اعلام کرده بود برای میانه رو شدن خودش، به یاس تبدیل کرد. استیونز در وال استریت جورنال می نویسد حالا شاید آقای اوباما به همان نتیجه ای که جیمی کارتر چند روز پیش اعلام کرد رسیده باشد ولی شاید هم وقتی می بیند در ایران نمی تواند کاری از پیش ببرد، توجه خودش را معطوف کند به روند صلح خاورمیانه که با اظهارنظر یک کم معقول تر بی بی نتنیاهو یک کم امیدوارکننده تر به نظر می رسد.

 

Financial Times_story ولی فایننشال تایمز، گیدیون راکمن جوابش را داده و در مقاله ای بعد از تشریح روند بحران در ایران، می نویسد امکان دارد که در ایران شاهد یک انقلاب سبز باشیم از نوع انقلاب نارنجی در اوکراین و انقلاب گل سرخ در گرجستان اما حقیقت تلخ این است که از جهان خارج کاری بر نمی اید جز شعار حمایت معنوی از دمکراتها در ایران و صبر و امید.

 

ولی امروز همه روزنامه ها اظهارات دیروز بعدازظهر آقای اوباما را چاپ کرده اند که نسبت به با بالاگرفتن خشونت در ایران ابراز نگرانی کرده، ولی در مطبوعات می گویند When it Bleeds it Leads یعنی وقتی خون باشد سرخبر می شود... و روزنامه های آمریکا با تیترهای برانگیزاننده در باره به خون کشیده شدن حضور صدهاهزار نفر ایرانی در میدان آزادی تیتر زده اند و کنار آن، تیتر اغلب خبرها حاکی از این است که در برابر اعتراض عمومی، فرمان بازشماری ارا شروع شده است که ظاهرا برای اعلام نتیجه آن ده روز وقت خواسته اند. به شوخی یا جدی می نویسند چطور 40 میلیون رای ظرف سه ساعت شمرده شد و حالا برای بازشماری ده روز وقت لازم است.

 

کامبیز حسینی: در خبرها بود که به خبرنگارهای خارجی اجازه پوشش خبری تظاهرات مردمی در ایران داده نمی شود. چه واکنشی در این باره دیدی؟

 

indepdent_cover بهنام ناطقی: تاثیر این دستور هنوز در اخبار منعکس نشده اما بعید است که بشود در خبری که میلیونها انسان در آن دخیل هستند، گل گرفت... به قول همان کاربران در سایت های اینترنتی، و به نقل از نامزد ناکام انتخابات، میرحسین موسوی، هر رای دهنده خودش یک خبرگزاری است و به این ترتیب، میلیونها خبرنگار که به دوربین و وسایل ضبط صدا و انتقال تصویر و صدا مجهز هستند، به کار خودشان ادامه می دهند...

 

از جمله مثلا به چیزهای جالبی بر می خوری. کاربرها این دو عکس را منتشر کرده اند که یکی از عناصر لباس شخصی را در حال ضرب وشتم مردم نشان می دهد روز شنبه، و در عکس دیگر، همان ادم را نشان می دهد که به عنوان یکی از حامیان احمدی نژاد جمعه شب نتیجه انتخابات را جشن گرفته... یا مثلا از صحنه تیراندازی بسیج به سوی مردم که به کشته شدن هفت نفر انجامید، دو سه تا ویدیو از خبرنگاران حرفه ای دیدم مثل کانال چهار که صحنه را دارد، به اضافه پنج شش ویدیوی دیگر از شرکت کنندگان در تظاهرات، با جزئیات بیشتر... بستن اینترنت و موج انداختن روی ماهواره ها شاید این ارتباط را یک کم محدودتر و سخت تر بکند ولی همانطور که بارها گفته شده، زمان انقلاب علیه نظام شاه، نه اینترنت وجود داشت و نه SMS... و بی بی سی که حالا فیلتر شده و پارازیت داده می شود وسیله ای بود برای انتقال پیامهای ضدشاه آیت الله خمینی و اعلام تاریخ تظاهرات.

 

کامبیز حسینی: حالا شاید سایت های اوپوزیسیون را فیلتر کنند ولی همه وبلاگها که فیلتر نشده اند، و اطلاعات جریان دارد...

 

بهنام ناطقی: درسته یکی از وبلاگ نویس ها و فعالان سیاسی اینترنتی آقای امیرفرشاد ابراهیمی است، از حزب الهی های قدیم که به اوپوزیسیون پیوست... آقای امیرفرشاد ابراهیمی در سایت خودش گفتنی ها، مقاله ای دارد در باره یونیفرمهای نیروهای امنیتی نظام...

 

amir_farshad_ebrahimi لباس سبز، با آرم و نوشته پلسی به روی بازو و دو آرم بر سینه، به یگان ویژه پاسداران نیروی انتظامی تعلق دارد.  امیرفرشاد ابراهیمی در سایت گفتنی ها goftaniha.org  نوشته جلیقه های خاکی یا خاکستری و باتوم مشکی، مال نیروهای پاسدار ولایت یا همان نوپو است حزب اللهی هائی که در کنار اطلاعات نیروی انتظامی فعالیت می کنند. لباس یکدست سیاه بدون درجه با کلاه خودهای آهنی متفاوت، اینها پاسداران رسمی یا وظیفه قرارگاه ثارالله تهران قرارگاه امنیتی سپاه پاسداران برای تهران هستنند که به گفته امیرفرشاد یک عده لبنانی و افغانی هم در میان اینها هستند. لباس سیاه با جلیقه و آرم پلیس و درچه ا باتوم های سبز مربوط به پرسنل یگان های ویژه پاسداران نیروی انتظامی است.  لباس نیروی انتظامی و آرم روی یقه اینها نشان می دهد که از ماموران عادی نیروی انتظامی، یعنی افراد کلانتری ها هستند. لباس سبز لجنی مربوط به پاسدارا و سربازان وظیفه گارد ویژه نیروی انتظامی است.  امیرفرشاد نوشته سرکوبگران لباس شخصی را هم گاهی از روی کفش سیاه ساده که معمولا با لباس فرم سپاه پوشیده می شود یا از شلواز سبز زیتونی می توان شناخت. این پاسدار در این عکس هفت تیرش را دارد از غلاف بیرون می کشدبرای تیراندازی به مردم بی اسلحه. ولی البته زیر ضربه باتوم یا گلوله مامور انتظامی وقتی باشی، دیگر فرقی نمی کند که از کجای دستگاه عریض و طویل امنیتی آمده باشد.  مطلب امیرفرشاد را در این آدرس بخوانید

 

http://www.goftaniha.org/2009/06/blog-post_7314.html

 

کامبیز حسینی: مرسی بهنام، تا فردا.

No comments:

Post a Comment

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند