June 30, 2009

Transformers: Revenge of the Fallen

گریزگاهی به جهانی بیرون و دور

 

transformers_6پرفروش ترین فیلم روز در جهان، فیلم ترانسفورمرز - انتقام فروافتادگان با شرکت شایا لباف Shia LaBeouf و میگن فاکس، که در پنج روز اول اکرانش در آمریکا و 58 کشور دیگر نزدیک به 400 میلیون دلار فروش کرده، تماشاگر را به ماجرای نبرد دو دسته آدم آهنی متغیرالشکل بر می گرداند و ترکیبی است از نقاشی متحرک و صحنه های زنده با بازیگر، که باردیگر شایا لباف، ستاره جوان فیلمهای حادثه ای را در کنار همبازی سکسی میگن فاکس قرار می دهد.

 

فیلم ترانسفورمرز شاید از معدود فیلمهای دنیا باشد که منبع الهامش، یک اسباب بازی است، و بنابراین، ظاهرا این همه آدم که به تماشای آن رفته اند، فاصله زیادی با بچگی ندارند... حتی اگر بزرگ هم شده باشند...

 

این مجموعه از روی اسباب بازی هائی ساخته شده متعلق به شرکت معظم هسبرو Hasbro که در دهه 1980 گل کرد و آدم مصنوعی های متغیرالشکلی بودند که می توانستند با چرخاندن قسمت های مختلف آن، به چیزهای دیگر تبدیل شوند، موشک یا ماشین و هواپیمای جنگنده، ولی جاذبه این داستان ها و در زرق و برق نقاشی متحرک کامپیوتری و کارگردانی هیجان انگیز و انفجاری مایکل بی Michael Bay در یکی دو هفته اخیر از ترنسفورمرز یک پدیده بی سابقه جهانی ساخته است.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی
فروش آن در پنج روز اول فقط در آمریکا 201 میلیون دلار بود که به رکورد سلحشور تاریک Dark Knight که 203 میلیون دلار بود در همین پنج روز، نزدیک می شود. در 58 بازار خارج از آمریکا هم فروش آن به 186 میلیون دلار رسیده -- فقط در بریتانیا که یک هفته جلوتر افتتاح شد، 27 میلیون دلار فروش داشته، و در بازار چین هم رکورد شکن بود با فروش 22 میلیون... که برای یک فیلم انگلیسی زبان بی سابقه است.

 

از ترنسفورمرز اول هم دو سال پیش با شرکت همین شایا لباف و میگن فاکس به کارگردانی مایکل بی بیرون آمد هم به شدت استقبال شد به طوریکه 700 میلیون دلار فروش کرد. علیرغم این استقبال شدید، فیلمی نیست که منتقدها ستایشش کنند.

 

در دومین فیلم ازی مجموعه سینمائی ترنسفورمرز، یا دگرگون شوندگان که «انتقام از پای افتادگان» نام گرفته، شایا لباف بار دیگر در نقش سم ویتویکی، بازی می کند، ولی حالا که دو سال از فیلم قبلی گذشته، سم به دانشگاه می رود که از دوستان آدم آهنی اش فاصله بگیرد، اما ناچار به کمک آنها می آید وقتی خطر بزرگتری، موجودات زنده کره زمین را تهدید می کند. کمک او این است که چشمانش قادر است آدم آهنی های دشمن را خود را به شکل ماشین های کارخانه در آورده اند، تشخیص دهد.

 

transformers_5کارگردان جنجالی هالیوود مایکل بی Michael Bay هفته گذشته در مسکو بود برای شرکت در مراسم افتتاح اکران آن در روسیه.

کارگردان مایکل بی می گوید ترنسفورمرز اولین فیلمی بود که در آن شخصیت هائی با احساس و عواطف از روباتها به وسیله نقاشی متحرک یا انیمیشن خلق کرد که وجود خارجی نداشتند. و همین کار را خیلی بهتر در قسمت دوم انجام داده است. او می گوید مثل این است که یک فیلم زنده می گیریم و یک فیلم نقاشی متحرک، بعد آنها را با هم مخلوط می کنیم. او می گوید از این چالش لذت می برد که جهانی تازه خلق کند و آن را به همه دنیا نشان دهد.

 

هنگام فیلمبرداری، بازیگران حضور شخصیت های خیالی را باید برای خود تصور کنند. شیا لباف می گوید شخصیت مقابلش، آدم آهنی متغیرالشکلی به نام اپتیموس را مثل تماشاگران روی پرده سینما ملاقات کرد. او می گوید هنگام فیلمبرداری باید شخصیت و تصویر بازی اش با او را در ذهنش بسازد و بازیگری خیلی با پانتومیم همراه است، مثلا وقتی یک روبات 15 متری روی آدم خم می شود، آدم باید طبعا سرش راعقب بکشد، وگر نه هر چه هم نقاشی کامپیوتری خوب باشد، صحنه باورپذیر نمی شود.

 

در ترنسفومر جدید، میگن فاکس، نوستاره سکسی هالیوود، نقش مقابل شایا لباف را بازی می کند. در مراسم افتتاح فیلم در هالیوود، که هنرمندان فیلم در کنار کارگردان روی فرش قرمز حاضر شدند، شایا لباف در کنار همبازی اش میگن فاکس نگاه ها و ذره بین دوربین ها را به سوی خود کشید و خانم فاکس که پیرهن چاکداری از طرحهای کافمن فرنکو Kaufman Franco تن کرده بود، نمی توانست از دلبری دست بردارد.

بازیگر جان وویت، به خبرنگاران که میگن فاکس جوان را با دختر او انجلینا جولی مقایسه می کند ولی می گوید هر کس برای خودش یگانه است و البته دختر من در دنیا تک است.

 

میگن فاکس می گوید شاید علت مقایسه این باشد که هر دو آنها خالکوبی دارند و اینکه او هم بددهن است و راجع به سکس شوخی می کند، ولی او می گوید همه می خواهند جدیدی ها را جانشین قدیمی ترها قلمداد کنند، مثلا شایا لباف تام هنکز جدید است و ریانا، جانشین بیانسه است در حالیکه هیچکدام ما ربطی به قبلی ها نداریم خبرنگارها با این فکرها سر می کنند.

 

***

 

transformers_1«انتقام فروافتادگان» یا Revenge of the Fallen را همان هائی ساخته اند که ترنسفورمرز اولی را به وجود آوردند. یعنی در راس آنها استیون اسپیلبرگ به عنوان تهیه کننده قرار دارد، و همان سناریست های که اخیرا در نوشتن نسخه جدید فیلم استارترک هم کار کرده بودند، داستان این دومی را نوشته اند، هنر این سناریست ها، یعنی الکس کورتزمن Alex Kurtzman و روبروتو اورسی Orci این است که در اطراف شمایل های فرهنگی و قصه های موجود، افسانه بپرورانند.

 

در این فیلم شخصیت شایا لباف، نوجوانی است که از قضای حادثه در موقعیتی قرار می گیرد که به یک دارودسته روباتهای خوب، که خودشان را به شکل اتوموبیل های خوش تراش و براق آمریکائی در آورده اند، کمک کند که یک داردودسته از روباتهای ناکس را که اسمشان هم Decepticons است یعنی مزورهای دودره، شکست دهند --

 

فیلم جدید، همان داستان را دو سال بعد ادامه می دهد. حالا این روباتها که Autobot نام دارند با همکاری ارتش های انگلیس و آمریکا باید سعی کنند روباتهای خبیث را که خود را به شکل ماشین آلات سنگین در آورده اند، پیدا کنند و شکست بدهند، و خلاصه فیلم پراست از سروصدا و ماشین آلات فولادی براق و رنگارنگ و انفجار، که وجوه مشخصه کار خلاقه مایکل بی هستند، که به قول منتقدها، کارگردان مولفی است که در فیلمهایش، حرف نمی زند، بلکه فریاد می کشد.

 

سروصدا و زرق و برقش خیلی ها را میخکوب کرده وگرنه این قدر فروش نمی کرد در این چند روز اما این فروش خارق العاده نشان می دهد که این روزها، فیلمی که گریزی کامل بزند به بیرون از این جهان برای دو ساعت همه حواس و اعصاب تماشاگر را بمباران کند، هواخواه دارد -- و عظمت و زیاده طلبی و بلندپروازی و به اصطلاح فرازجوئی این کارگردان را نگاه کن که داستانش را از 17 سال قبل از میلاد شروع می کند که روباتها بشر اولیه را زیر پای فولادین شان له می کردند.

 

Megan Fox in Transformers2 صحنه شروع فیلمش، جنگی بین یک اوتوبات و یک دیسپتیکان (حقه باز دودره) در محلات مدرن و پیشرفته شانگهای امروز اتقاق می افتد و چنان صحنه هیجان انگیز و عظیمی است که سازندگان تمام فیلمهای حادثه ای تخیلی تابستان امسال، به قول رنه رودریگز، منتقد میامی هرالد، آرزو داشتند می توانستند چنین صحنه را به عنوان نقطه اوج در پایان فیلم داشته باشند، اما در ترنسفورمز آقای مایل بی، این صحنه تازه شروع کار است.

 

اما ی چه کسانی علاقمند هستند به دیدن این فیلم. طبقه بندی تماشاگران را از دید مانولا درگیس، منتقد نیویورک تایمز، می خوانیم، که نوشته تماشاگران ترانسفورمرز اول از همه پسربچه های نوجوانی هستند که هنوز هم با این جور اسباب بازی ها بازی می کنند یا اسباب بازی های ترنسفورمر، فرآورده میلیارد دلاری شرکت هسبرو را زیر تختخوابشان نگه می دارند. دسته دوم پسرهای یک کم بزرگتر هستند که دیگر با اسباب بازی بازی نمی کنند، ولی با شایا لباف احساس یگانگی و خودهمانی می کنند. دسته دیگر، پسران جوانی هستند که دوست دارند میگن فاکس اسباب بازی شان بود، و دسته چهارم، پسربچه های 9 تا 99 سال هستند که خیال می کنند با حال است بروند به جنگ و در کویر، و تیراندازی و داراق دوروق واینجور چیزها... و البته، ترکیب اینها هم هست، یعنی پسربچه های بزرگتری که مثلا مجموعه دار این اسباب بازی ها هستند و با شایا لباف هم خود احساس یگانگی یا خودهمانی می کنند.

 

بعضی از منتقد ها به شدت «ترنسفورمرز» را کوبیده اند. مثلا جان اندرسن در واشنگتن پست نوشته فیلمی است مشمئز کننده، پر از حساسیت های فاشیستی، روباتهای بی سواد با دندان طلائی، و مادری بی مغز - موزیکش را گوش خراش، و تصاویرش را سردردآور توصیف کرده و گفته دولت باید تحقیق کند که تحت چه شرایطی انسانها این فیلم را ساخته اند و تحت چه شرایطی باید انسانها به این فیلم نگاه کنند.

بتسی شارکی در لس آنجلس تایمز نوشته هر چند که نبردهای تن بن تن روباتها، علت اصلی وجود این فیلم است، ولی فیلم زیر بار سنیگن این نبردها له می شود. دیوید دنبی، در هفته نامه نیویورکر، می نویسد ولی این نبردها، جذابیتی ندارند، چون نبرد وقتی جالب است که در برابر محدودیت و موانع باشد، ولی نبرد موجوداتی که تابع هیچ محدودیتی نیستند، تکراری و غیرقابل تمیز می شود.

 

transformers ولی در هرحال، فیلمی است که یا باید اهلش بود یا نبود، و اگر از طراحی و اجرای صحنه های تخیلی پیچیده جنگ های افسانه ای در زمینه جهان واقعی، ولی با آدمهای نقاشی متحرک و ترکیب آنها با انسان ها، یعنی بازیگرها، را هنرمندانه یا الهام بخش بدانی، مایکل بی کارگردان بزرگی است، ولی اگر تلاش کارگردان برای استفاده از هر وسیله ای که بودجه صدمیلیون دلاری امکان استفاده اش را به او می دهد، برایت مذبوحانه و نشانه ضعف خلاقیت باشد، آن وقت ترنسفورمرز فیلم مسخره ای به نظر می آید .

 

به قول منتقد سنفرانسیسکو کرانیکل، ایمی بیانکولی، این فیلم زیادی مایکل بی گونه است، از مدت زمانش گرفته که 20 دقیقه زیادی است، چه تحرک آن که زیادی کند و بطئی است، چه داستان عشقی رویائی اش که زیادی سریع داخل آن شیرجه می رود... اما زیبائی ترنسفورمر از دید این منتقد در این است که جای ادعای زیادی برای سازندگان آن باقی نمی گذارد چون هر چه باشد، قهرمانان آن تعدادی اسباب بازی هستند با سروصدای زیاد و زمینی برای بازی به پهنای صحرای مصر.

 

کسانی که مایکل بی را بزرگترین هنرمند خلاق سینما می دانند، مدیران و تهیه کننده های فیلم هستند در شرکت پرامانت، و صاحب آن، شرکت وایاکام، که حالا دارند سرمایه برای ساختن سومین فیلم تدارک می بینند که به مایکل بی و همکارانش بدهند.

2 comments:

  1. من فیلم ترنسفور یک را دیدم خیلی عالی بود
    با مطالبی که شما نوشتید اشتیاق دیدن شماره دو ان را نیز بیشتر از گذشته پیداکردم
    متسکرم علی

    ReplyDelete
  2. ممنون جناب ناطقی
    کارتون حرف نداره

    ReplyDelete

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند