July 30, 2009

Phoenix To Tour US

دیسکو راک گروه فرانسوی فینیکس

 

phoenix_band_photo گروه راک فرانسوی که شعرهای انگیسی می خوانند، به خصوص در آمریکا خیلی محبوب شده اند. هم حساسیت های راک غیرمتعارف در آن است، هم خواندن احساسی و صدای فالستو، یعنی ترکیبی از ریدیوهد و کولدپلی، و هم ریتم های دیسکوئی و رقص دارد سینت پاپ، یا دیسکو راک، به طوری که به قول یک منتقد، ترکیبی است که هر علاقمند موسیقی راک معاصر دنبالش بود، ترکیب راک غیرمتعارف دهه 1990 است با موسیقی گروه هائی مثل Strokes با سینت پاپ دهه 70 انگلیس... یا دیسکو است در ترکیب با سازبندی شیک گروه امروزی ای مثل Maroon 5 که زیادی تمیز و شسته رفته است.

 

در این دنیای پر رقابت موسیقی، وقتی این همه گروه آمریکائی برای جلب توجه رسانه ها، تلاش می کنند، یک گروه فرانسوی چطور توانسته اینطور موفق بشود؟ تور آنها در آمریکا که در طول پائیز خواهد بود، از حالا پیش فروش شده... نیویورک که قرار است سپتامبر بزنند که بلیط گیر نمی آید و جاهای دیگر هم همینطور است.

 

گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی

البته موفقیت عظیم وجهانی شدن خیلی به شانس بستگی دارد، اما گروه فینیکس هوشمندانه موسیقی ای خلق کرده که با همه روندها یا گرایش های موسیقی روز تطبیق می کند، هم حساسیت های راک غیرمتعارف در آن است، هم خواندن احساسی و صدای فالستو، یعنی ترکیبی از ریدیوهد و کولدپلی، و هم ریتم های دیسکوئی و رقص دارد سینت پاپ، یا دیسکو راک، به طوری که به قول یک منتقد، ترکیبی است که هر علاقمند موسیقی راک معاصر دنبالش بود، ترکیب راک غیرمتعارف دهه 1990 است با موسیقی گروه هائی مثل Strokes با سینت پاپ دهه 70 انگلیس... یا دیسکو است در ترکیب با سازبندی شیک گروه امروزی ای مثل Maroon 5 که زیادی تمیز و شسته رفته است.

 

البوم چهارم گروه که اواخر بهار یعنی چندماه پیش در آمد، خیلی گل کرده -- آلبومی است به نام ولفگانگ آمادئوس، یعنی اشاره اش به اسم موتزارت است و از ترانه های موفق آن هم لیستومانیا است، اشاره به فرانتس لیست، پیانیست و آهنگساز مشهور قرن 19... اما تک ترانه ای که این البوم را مشهور کرد 1901 نام دارد یعنی آغاز قرن بیستم.

 

صدای موسیقی این گروه، صدای موسیقی محبوب روز است، به همان اندازه از کولدپلی مایه دارد که از گروه های الکترونیک، و جذابیت آن همین ترکیب اروگانیک و الکترونیک است... یا نپالوده و طبیعی با ریاضیات موسیقی الکترونیک.

 

فینیکس که الان در تور اروپا هستند، از ماه آینده برنامه تور مفصلی را دور آمریکا طی خواهند کرد با اجراهائی در کلوپ های نسبتا بزرگ شهرهای عمده... که به خاطر نقدهای درخشانی که البومشان در نشریه های تخصصی موسیقی راک گرفته، از حالا بیشتر بلیط های آن پیش فروش شده...

 

ترانه 1901 از آلبوم ولفگنگ آمادئوس فینیکس، که چندماه پیش بیرون آمد، این گروه دیسکو راک فرانسوی را در میان هواداران موسیقی غیرمتعارف در آمریکا و اروپا مطرح کرد -- تامس مارس، خواننده و درک دارسی، نوازنده بیس، دو عضو گروه فرانسوی فینیکس هستند -- که فکر نمی کردند آلبوم چهارم موفقیت تجاری داشته باشد.

 

تامس مارس، خواننده گروه می گوید شیوه استفاده ما از الات موسیقی و واژگان ترانه های ما مثلا در باره فرانتس لیست، زیاد دل انگیز نبود و فکر نمی کردیم کسی خوشش بیاید و وقتی آلبوم حاضر شد آن را بدون کمپانی صفحه پرکنی، خودمان توزیع کردیم و آهنگ را مفتی دادیم به دوستانمان و وقتی در برنامه زنده شنبه تلویزیون زدیم، به خاطر پخش مجانی آهنگ بود و برق زده شدیم همه وقتی دیدیم انگار برای اولین بار، همه چیز با هم جور شد.

 

در ترانه 1901 فینیکس از تلاش برای نظم بخشیدن به هرج و مرجی می خواند که گذشته و آینده و ایده های مختلف را در هم ریخته است. تامس مارس و سایر اعضای گروه در ورسای، نزدیک پاریس بزرگ شده اند. نوازنده گیتار بیس، دک دارسی می گوید ورسای محل بسیار محافظه کاری است که ربطی به راک اند رول ندارد و جائی نیست که آدم راک اند رول بزند.

 

مارس می گوید بارآمدن در ورسای، مثل بزرگ شدن در موزه است. سروصدا را دوست ندارند ولی نوجوان که بودیم می خواستیم عصیان کنیم، مثل سبیل کشیدن روی تصویر مونالیزا در موزه... چیزهای خوب آنجا مربوط به گذشته بود و هیچ چیز معاصری در آن وجود نداشت.

دیک دارسی می گوید گروه فینیکس اجرا کردن روی صحنه را به اندازه کار در استودیو دوست دارد. اولش خود را استودیوئی می دانستند نه صحنه ای، ولی حالا که زیاد سفر می روند، اجرای زنده بخش بزرگی از مغزشان شده است و حالا موقع آهنگ نوشتن هم اجرای زنده را در نظر می گیرند. اعضای گروه فینیکس جهانی شدن خود را طبیعی می دانند.

 

تامس مارس می گوید ما با این فکربزرگ شده ایم که انسان به کشور خاصی تعلق ندارد ولی برای خودمان هنوز رمزالود و غیرقابل باور است که یک شب در دن ور می زنیم و شب بعد در کانزاس.. بیشتر معجزه است تا منطق.

 

***

 

Phoenix_Wolfang_Amadeus_CD_Cover گروه فینیکس، که از بچگی در ورسای، نزدیک پاریس، همدیگر را می شناختند، و تا حالا چهار آلبوم بیرون دادند و بارها در آمریکا تور رفته اند اما آلبوم جدید به شهرت آنها کمک کرد. خواننده گروه، تامس مارس، که می دانی دوست دختر سوفیا کوپولا کارگردان جوان و دختر فرانسیس فورد کوپولا است که فیلم ماری انتوانت خودش را در ورسای ساخت و از جذابیت های آن موسیقی راک فیلم است.

 

گروه فینیکس، در واقع وامدار و وارث گروه سینت پاپ یا الکترونیک پاپ فرانسوی هستند مثل Deft Punk که آمده اند گیتار راک، سازبندی راک غیرمتعارف نیویورکی مثل Yeah Yeah Yeah و Strokes را با آن صدا قاطی کرده اند، شبیه کاری که در خود نیویورک هم دیدیم گروه هائی مثل Bowery به طرز موفقیت آمیز انجام دادند. یا حتی این همان فرمولی است که گروه کیلرز را به شهرت جهانی و ده آلبوم پرفروش روز رساند.

 

هفتگی فرهنگی رولینگ استون، همین تعبیر را در نقدش یادآور شده، و نوشته کار فینیکس شبیه استروکز است به شرطی که گروه استروکز یک کم بیشتر سعی کرده باشند و چند تا صفحه دیسکوی قدیمی هم خریده باشند.

 

جذابیت این موسیقی این است که ضمن اینکه عاطفی است و گاهی می تواند شکوه آمیز هم بشود، ولی همیشه دل انگیز است و به خاطر آن زمینه دیسکوئی، فضای آن همیشه سرخوش است و رقص دار است... اما در مقایسه با گروه هائی که اسم بردم، کار گروه فینیکس یک مقدار اسرارآمیزتر است و یک مقدار تجربی تر و یک مقدار پیچیده تر است. ولی از درامائی که از تضاد این دو نوع موسیقی به وجود می آید، تغذیه می کند. به آن صدای دیسکو، که غیرانسانی و ناشناس است، با صدای خواننده و گیتارها، هویت می دهد و عاطفه می دهد. چیزی که مثلا در نسل قبلی گروه های فرانسوی مثل دفت پانک نداریم...

 

در اسم این البوم و اسم ترانه ها، اشاره به دو آهساز کلاسیک هست... موتزارت و فرانتس لیست. این هم خودش یک تضاد است، برای اینکه موتزات نمایانگر همه چیزهای فاخر و ظریف و منظم در موسیقی کلاسیک است در حالیکه فرانتس لیست، پیانیست و آهنگساز قرن 19 مجارستان، که مثل هنرمندان امروزی پاپ در میان مردم و به خصوص زن ها کشته مرده و هواخواه داشت، رومانتیک بود. اما در ترانه لیستومنیا، از ترانه های برجسته آلبوم «ولفگنگ آمادئوس» اشاره به Lisztomania فیلم هجوآمیز سال 1975 کن راسل فیلمساز بریتانیائی است، با شرکت خواننده گروه Who راجر دالتری... که در آن لیست یک بمب جاذبه جنسی بود و مثل نوازنده راک مورد پرستش... در شعر ترانه لیستومانیا، اشاره شده به انقلابی که رومانتیسیستم لیست که خودش از طبقه کارگر بود، در خانمهای طبقه اعیان واشراف که به کنسرتهای او می آمدند، بر می انگیخت.

 

این را در اولین خط های ترانه هم می شنویم که می خواند چه سانتی مانتال، و نه سانتی مانتال، رومانتیک، ولی نه نفرت انگیز، خواننده به مثابه دیوانه ای است که دو موجود افسانه ای افکار متضاد را زیرگوشش می خوانند... به قول رایان دامبال، منتقد نشریه تخصصی پیچفورک، ده ترانه ای که گروه فینیکس در چهارمین البوم خود کنار هم گذاشته، با مهارت و نهایت دقت و تسلط ماهرانه به موسیقی پاپ راک سازبندی شده اند و هر ده آهنگ، روایتگر احساساتی مثل بیم، سرگشتگی، نومیدی و دلسردی هستند، یعنی احساساتی کاملا جهانی و فراگیر، همه زندگی می کنند، عشق می ورزند و می میرند... از دید این منتقد، گروه فینیکس، لذت و یاس را با هم ترکیب می کنند، ترانه های آنها پر است از چنگک ها و نغمه ها و ضرباهنگهائی که حتی بچه 5 ساله را سرمست می کند و در عین حال، در ورای همه آنها، یک حس سیری ناپذیر وجود دارد که انگار این همه کافی نیست و نارضائی ادامه دارد -- و به تعبیری، در فینیکس از غروب زیبائی پیدا می کند و بیرون می کشد.

 

نقدهای منتقدان نشریات حرفه ای کمک کرد به مطرح شدن این گروه و ترکیبی بود از آن و همچنین ظاهر شدن در برنامه Saturday Night Live که در آمریکا می تواند جریان ساز باشد. لیا گرین بالت، منتقد مجله پرتیراژ EW می نویسد علیرغم اینکه آهنگی در جدول چهل ترانه پرفروش روز یا تاپ فورتی ندارند، گروه فینیکس یکی از پاکیزه ترین سلیقه های موسیقی پاپ را در اروپا به کار گرفته است و هیچ تلاشی دیده نمی شود در آلبوم چهارم آنها برای سرپوش گذاشتن به این اشتیاق آفتابی پرجوش.

 

منتقد دیگر جیک کوئن، در روزنامه باستون هرالد، در شهر باستون که فینیکس اخیرا آنجا کنسرت داد، می نویسد برداشت گروه فینیکس از گاراژراک نیویورکی، به ترکیبی از پاپ و راک بلوغ یافته شبیه است و می تواند منابع الهام گاه متضاد خود را در مجموعه ای یگانه و واحد یکجا بیاورد، و قدرت گروه را ستایش کرده برای عاطفه کشیدن از هر لحظه در ترانه یا در موسیقی.

 

منتقد مجله تخصصی بیلبورد می نویسد فینیکس در البوم چهارمش، الهام های آینده گرا و واپس نگر را با هم ترکیب می کند و کارش که در کمال مهارت عرضه می شود، احیای صدای راک دهه 1960 است، و تجربه با لایه های متعدد ریتم و بافت های صدا... بیشتر منتقدها، کنار هم آمدن تضاد ها را هم در موسیقی و سازبندی، و هم در طرز خواندن تامس مارس ستوده اند.

3 comments:

  1. salam man chegoone mitavanam baraye shoma yek ahang befrestam

    ReplyDelete
  2. Anonymous8/05/2009

    chera darbareye gorohe slipknot chezi naneveshtin.in goroh behtarin gorohe live sal shode va 3 music video in goroh ham behtarin music videohaye sal shodand.va zeyli chezhaye digar ke darbareye in goroh hast...
    stay sic
    take care yourself

    ReplyDelete
  3. alitavahom8/11/2009

    We're sick for the big sun...
    به نظرم که آلبمشون خیلی خوب بود اگر بتونی خودتو راضی کنی که این مدل آهنگ ها فقط برای تی نیجر ها نیست ... البته این فقط حس من بود .
    Dear Behnam,plz tell us more abaut INDIE style.
    thx

    ReplyDelete

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند