از بازار دهلی به پایتخت چین: بالی وود به هالی وود
در سینمای عظیم 25 پرده ای AMC نزدیک میدان تایمز اسکوئر نیویورک، بازیگران فیلم هندی از چندیچاک به چین جمع بودند برای مراسم نخستین افتتاح رسمی اکران سراسری یک فیلم هندی در آمریکا. ستاره زیبای فیلم، دیپیکا پادوکون Deepika Padukone ستاره فیلم، می گوید گام بزرگی است برای شرکت برادران وارنر، که او امیدوار است باعث شود سینمای هند به سطح جدیدی صعود کند.
در این فیلم، اکشی کومار، بازیگر فیلمهای بالی وود، در نقش کمک آشپزی در هند ظاهر می شود که از کنج آشپزخانه یک رستوران در بازار دهلی، برمی خیزد، و به سلحشوری در قصرهای پکن تبدیل می شود. کارگردان، نخیل ادوانی، می گوید این یک داستان ساده است، یک بازنده، به قهرمان تبدیل می شود. او می افزاید مادربزرگ من می گفت اگر به خودت باورداشته باشی، همه کار می توانی بکنی. این فیلم در این باره این آدم است در چندی چاک که کارش پوست کندن سبزیجات است و می خواهد از آن خلاص شود.
اکشی کومار می گوید بعد از این که تماشاگران آمریکائی این فیلم را دیدند، تازه می فهمند سرگرمی یعنی چی. و متوجه می شوند که برای دیدن یک فیلم بالیوودی، باید ذهن خود را در منزل بگذارند و اینجا بیایند راحت کنند و 2 ساعت و نیم تفریح کنند و برگردند.
ستاره بالی وود خانم دیپیکا پادوکون در این فیلم دو نقش بازی می کند. او می گوید چالش برای او صحنه های زدوخورد بود، و می افزاید این فیلم یک کمدی حادثه ای است که همه جاذبه های یک فیلم هندی را هم دارد.
کارگردان نخیل ادوانی صحنه های زدوخورد فیلم را به کارتون های بن و جری و فیلمهای کمدی ابوت و کاستلو، و باسترکیتون تشبیه می کند که وقتی ماهیتابه به کله کسی می خورد، صورتش مثل ماهیتابه صاف می شود. او می گوید در این فیلم هیچ چیز منطق ندارد.
سبک و داستان فیلم
در موسیقی دهه 1970، به خصوص در موسیقی جاز آن دوره، در کارهای هنرمندانی مثل چیک کوریا و مایلز دیویس، شاهد ظهور نوعی جاز جدید بودیم که به آن fusion می گفتند که مخلوط هائی داشت، که بعد عمومی تر شد. این فیلم، نوعی فیوژن است، ترکیب هندی و چینی... برخلاف فیلم هندی دیگر کمپانی برادران وارنر، یعنی «زاغه سگ میلیونر» که نامزد ده جایزه اسکار هم شده، فیلم «از چندیچاک به چین» اصلا زبان انگلیسی ندارد، بلکه هندی و ماندرین است، و البته انتظار جایزه گرفتن هم ندارد. با این حال، شرکت برادران وارنر امیدوار است با استفاده از موفقیت «زاغه سگ میلیونر» این فیلم را در آمریکا بفروشد، هر چند که در ده روزی که از اکران آن در صد سینما می گذرد، نتیجه متوسط گرفته و حالا اکران فیلم از صد سینما در هفته گذشته، به 25 سینما محدود شده، و بنا به گزارشها، در هند هم فروش آن متوسط است.
در داستان تقریبا بی سر و ته این فیلم، چند تا چینی حقه باز و ناشناس، می آیند سراغ شخصیت اکشی کومار، سیدو، که کمک آشپز ساده ای است در چندیچاک، بازار شلوغ و قدیمی دهلی قدیم، و به او می گویند که روح یک امیر دلیر و سلحشور چینی در بدن او حلول کرده. او می رود به چین تا به سبک فیلمهای جیمزباندی، با یک سرمایه دار بدکار مبارزه کند. خانم دیپیکا پادوکون، در دو نقش، دو دختر دوقلو ظاهرا می شود که یکی خیر است و دیگری شر، و پدر فراموشکار این دو تا هم، معلم هنرهای رزمی می شود برای سیدو.
مشکل این فیلم در بازار آمریکا این است که هنرمندان آن برای جامعه غرب، به خصوص آمریکائی ها که تا حالا این جور سینما را ندیده اند، اصلا شناخته نیست. اکشی کومار، سلطان بالی وود، به نوعی جکی چن سینمای هند است، یعنی در فیلمهای کاراته ای و بزن بزن هندی بازی می کند، که البته بدون رقص و آواز نمی شود. راجر ایبرت، این هنرپیشه ترکیب ادم سندلر و جری لوئیس، کمدین کلاسیک سینمای هالیوود است، ولی کمتر از جری لوئیس خل وضع است و کمتر از ادم سندلر، جذاب. بعضی هم او را ترکیبی از ادم سندلر و بورات (ساشا کوئن) توصیف کرده اند. خانم دیپیکا پادوکون هم داشت می رفت که ستاره ورزش بدمینتون هند بشود ولی وارد سینما شد... این سومین فیلمش است و قرار است تبدیل بشود به یک ستاره جهانی.
ولی به عقیده دن کویس، منتقد واشنگتن پست، فیلمی است طولانی پر از صحنه های آماتوری و احمقانه و خسته کننده و عجیب و غریب، که گاهی اخم، ولی بیشتر پوزخند به صورت تماشاگر می آورد. اما همین منتقد نوشته به خاطر صحنه های زدو خرد کونگ فو، که ده دوازده بزن بهادر چینی و هندی، یک کلاه مردانه و دیوار بزرگ چین را با هم مخلوط کرده، به دیدنش می ارزد.
مایکل هاردی، در باستون گلوب، از اغراق اکشی کومار در بازیگری انتقاد کرده و نوشته این فیلم تماشاگران آمریکائی را به خاطر ترکیب گیج کننده مسیقی و رقص و کونگ فو، حیرت زده می کند اما برای آنها که استعداد سرگرم کردن را در هنرمندان تحسین می کنند، دیدنی است.
جاناتان کوریر در سنفرانسیسکو کرانیکل نوشته معلوم نیست دنیا برای یک فیلم هندی کاراته ای کمدی آمادگی داشته باشد. از دید این منتقد، در این فیلم، تماشاگر به کمدی نمی خندد، بلکه به چرندهای تخیلی آن می خندند، مثل حلقه ای که هرکه بپوشد، رقصنده می شود، یا صحنه ای که رئیس سیدو با اردنگی او را پرت می کند وسط عروسی. از دید این منتقد هم بهترین قسمت این فیلم، کونگ فو، یا هنرهای رزمی است، به اضافه صحنه های رقص و آواز... که در این فیلم یک کم طولانی تر از تحمل تماشاگران است.
No comments:
Post a Comment
نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند