هرچه کارگر افتد: بازگشت وودی به نیویورک
دیشب، چهارشنبه شب، جشنواره سینمائی ترایبکا درنیویورک، کار خودش را شروع کرد با نمایش فیلم جدیدی از وودی آلن، هنرمند نیویورکی، به عنوان برنامه افتتاحیه جشنواره -- فیلمی که وودی آلن را بعد از پنج سال و چهار فیلم، بار دیگر به شهر خودش، نیویورک بازگردانده است. درفیلم جدید وودی آلن، لری دیوید نقش یک نیویورکی میانسال و غرغرو را بازی می کند که در سن بالا، با یک زن جوان ازدواج می کند با بازی Evan Rachel Wood -- ولی گرفتار دعوای های خانواده این زن می شود که از ایالات جنوبی آمریکا هستند. نزدیک به چهل سال برای فضای فیلمهایش از محدوده مرکزی شهر نیویورک بیرون نرفت و مشهور است که در این فیلم ها از جمله «هنا و خواهرانش» یا «منهتن» ، یا انی هال و چندین فیلم دیگر، از جمله معدود فیلمسازانی است که نه تنها شهر را خوب می شناسد، بلکه هر فیلمش به نوعی تجلیل و بزرگداشتی از جنبه های مختلف این شهر بود. اما چهار پنج سال بود -- از سال 2004 و فیلم Melinda & Melinda که وودی آلن دیگر در نیویورک فیلم نمی ساخت. برای افتتاح جشنواره ترایبکا با فیلم جدید وودی آلن، نه در ترایبکا، که محله ای است در جنوب منهتن، بلکه جلوی سینمای بزرگ و مجلل زیگفلد در مرکز شهر فرش قرمز اندخته بودند، و از جمله حاضران، باید از رابرت دو نیرو نام برد، بنیانگذار جشنواره ترایبکا، و دوست و همکار قدیمی او، هاروی کایتل و همچنین ستاره سینما اوما ترمن، که امسال یکی از داوران فستیوال است و ستاره جوان مقیم نیویورک، مری کیت السن و همچنین خانم دبرا مسینگ. برای خبرنگارها، بازگشت وودی آلن به نیویورک برای فیلمسازی، خودش خبرساز بود. وودی الن می گوید ناچار بود برای فیلمسازی به اروپا برود چون بودجه فیلمهای او محدود است و پول فیلمبرداری در نیویورک را نداشت، تا اینکه فرصت آن بدست آمد. لری دیوید فیلم «هر چه کارگر افتد» نقش شوهر بدعنق و مسن یک زن جوان را بازی می کندو کارش به نقش هائی شبیه است که وودی آلن در فیلمهای قبلی، برای خود می نوشت. وودی آلن می گوید خوشبختی او این بود که در چهل و چند فیلمی که ساخته، همیشه از بهترین هنرپیشه ها بهره مند بوده، با اینکه پول زیادی به آنها نمی دهد، ولی می گوید نقش هائی که به آنها می دهد که فراتر از تصادف ماشین و شوخی های رکیک، واقعا فرصت بازیگری به بازیگر می بخشد. سبک کار وودی آلن با کارگردانهای دیگر متقاوت است، به خاطر اینکه به بازیگر میدان می دهد نقش را هر طور می خواهد پرورش بدهد. ایون ریچل وود می گوید می گویند وودی آلن بازیگر را کارگردانی نمی کند اما این طور نیست. فقط نمی خواهد مغز بازیگر را از ایده ها انباشته کند و اعتقاد دارد اولین برداشت همیشه بهترین است، یا برداشتهائی که بازیگر خیال می کند خراب کرده است و بداهه سازی می کند. او می گوید وودی آلن دوست دارد بازی طبیعی باشد، و هر چند که بازیگر نباید از چارچوب سناریوئی که او نوشته تجاوز کند اما به او آزادی می دهد که با آن حال کند. وودی آلن این فیلم را سی سال پیش برای کمدینی به نام زیرو ماستل Zero Mastel نوشته بود، که قبل از فیلمبرداری از دنیا رفت. لری دیوید می گوید از پیشنهاد بازی در فیلم وودی آلن یکه خود، به دو صورت، هم خوب و هم بد. خوب بود برای اینکه از او خواسته شد، و بد بود برای اینکه لزوما دوست ندارد چالش های بزرگی مثل بازی در یک فیلم سینمائی را بپذیرد و حتی به وودی آلن گفت انتخاب او اشتباه بزرگی است، ولی وودی آلن به او گفت که می تواند از پس آن برآید. *** فیلم تازه وودی آلن به قول اریک کوهن، در مجله ایندی وایر، در یکی از نخستین نقدهائی که راجع به این فیلم در آمده، همان وودی آشنا و همیشگی است، هر چند کار متوسطی است و میانمایه، نه یکی از آثار خارق العاده وودی آلن.
منتقدهائی که در این باره اظهارنظر کرده اند، می نویسند: دیوانگی عصبی که لری دیوید روی پرده تصویر می کند به این شخصیت و به فضای فیلم وودی آلن برازنده است. اما چیزی که وودی آلن به عنوان سناریست روشن نکرده این است که چه دلیلی دارد دختر خوشگل و ساده ی جنوبی صمیمی، به این مرد میانسال کج خلق و عصبی و ایرادگیر، دل بسته.
به قول استیون ویتی، نویسنده روزنامه معتبر ایالت نیوجرسی، استار لجر Star Ledger، که این فیلم را یک فیلم هنری و مشغول کننده، توصیف کرده، و حتی بازی ایون ریچل وود Evan Rachel Wood را هم تحسین کرده، صحنه های لری دیوید با این دختر جوان که بیست سال هم ندارد، خیلی ها را یاد صحنه هائی از زندگی خود وودی آلن می اندازد و آن افتضاح مشهور جنسی که به راه انداخت، وقتی با سون - یی Soon-Yi، دختر خوانده دوست دخترش میا فارو، همبستر شد و بعد هم با او ازدواج کرد.
همین نویسنده هم یادآور شده که سبک فیلم شبیه فیلم منهتن Manhattan است که سی سال پیش ساخته شده و اضافه کرده تعجبی هم ندارد برای اینکه اولین پیشنویس سناریوی این فیلم راهم وودی آلن همان سی سال پیش نوشته بود.
اسم فیلم کنجکاوی بر انگیز است. منظورش از «هر چه کارگر افتد» را بهتر است از خود وودی آلن بشنویم، که در مصاحبه ای با روزنامه هفتگی نیویورک آبزرور، حتی جواب آنها که از داستان عشق پیری او خشمگین بودند، را هم داده است. وودی آلن می گوید به اعتقاد او «تا جائی که به شخص دیگری آزار نرسد، تا جائی که کسی اذیت نشود، هر کاری که انسان در گذران زندگی انجام دهد، مقبول است، و خط قرمزی وجود ندارد، و آدم هر چه کارگر افتد را باید انجام دهد و به فکر مشروعیت یا مقبولیت آن نباید بود. بنابراین هرچه کارگر افتد تا جائی که کس دیگری اذیت نشود، خوب است.»
جشنواره ترایبکا
جشنواره ترایبکا از امروز صبح، پنجشنبه کارش را رسما شروع کرد -- و ظاهرا امسال ناچار جشنواره را جمع و جورتر کرده اند. این جشنواره به خاطر نقطه ای که در آن قرار گرفته، همیشه با مصیبت همجوار بوده. همانطور که می دانی جشنواره در محله ای شروع شد که در یک قدمی گودال عظیم برجهای تجارت جهانی است که در حمله یازده سپتامبر از بین رفتند. چند ماه پیش هم جشنواره ترایبکا همجوار مصیبت دیگری شد، و آن ریزش درونی و ذوب کامل مرکز نظام مالی آمریکا بود که در وال استریت قرار دارد، که صدها و صدها میلیارد دلار ضرر داد.
از طرف دیگر، جشنواره ترایبکا، با هرج و مرج درونی هم روبرو بود امسال، به خاطر رفتن ناگهانی پیتر اسکارلت، مسئول برنامه ریزی جشنواره، که به گزارش نشریه تخصصی ورایتی، دو ماه قبل از شروع جشنواره، کارش را نیمه کاره گذاشت و رفت ریاست جشنواره ابوظبی، باید با عجله جانشینی برای او می آوردند که این حالا با حضور رئیس قبلی جشنواره ساندنس، جافری گیلمور Geoffrey Gilmore ، باد تازه ای در بادبانهای ترایبکا افتاده -- ورایتی نوشته تغییرات اصلی جشنواره از سال بعد خواهد بود که گیلمور با برنامه های تازه سعی خواهد کرد اعتبار هنری جشنواره را بالاتر ببرد. گیلمور همکاران برجسته خودش از ساندنس را نیز به ترایبکا آورده.
آثار وودی آلن رو دوست دارم امیدوارم بازهم در نیویورک فیلم بسازه
ReplyDeleteبهنام ناطقی عزیز من برنامه شما را در صدای امریکا نگاه می کنم. خیلی خوب فیلمها را معرفی می کنید و خوب کاری کردید این وبلاگ را راه انداختید. فقط برای من سوال است که چرا در خود سایت صدای امریکا این کار را نکردید. مگر شباهنگ بخشی از برنامه های صدای امریکا نیست؟
ReplyDeleteفيلم هاي مستقل اين روزها را بيشتر مي توان در جشنواره هاي ويدئويي پيدا كرد ظاهرا با فيلم ابر تجاري كمي تمايل تهييه كننده هاي فرهنگي براي توليد اين محصولات مارك و نوع ارائه اش كم شده اما وودي الن همخاطرات نوستالژيكي از دهه زيباي هفتاد دارد هم خودش راه هاي خوي براي بيان حرف هايش پيدا مي كند . چند وقت پيش به گمان ده دوازده تا فيلم از كلمه مجموعه براي سفارش فيلمهاي وودي الن استفاده كردم و چيزي در حدودي بيست و اندي فيلم به عنوان موجودي حاضر برايم فرستادند اميدوارم همچنان اين ميراث انديشه در سينما پر كار و با دوام باشد
ReplyDelete