April 2, 2009

Monsters vs. Aliens

غریب نوازی در «هیولاها و بیگانگان»

 

monsters_vs_aliens_1 پرفروش ترین فیلم روز آمریکا، فیلم نقاشی متحرک «هیولاها علیه بیگانگان» --  قصه و حال و هوای فیلمهای افسانه علمی دهه 1950 را امروزی می کند، با تکنولوژی نقاشی متحرک کامپیوتری آن هم در فضای سه بعدی.  «هیولاها علیه بیگانگان» که اکران آن در آمریکا جمعه هفته پیش شروع شد، در سه روز اول اکرانش بیش از 58 میلیون دلار بلیت فروخت.  راز موفقیت فیلم «هیولاها علیه بیگانگان» در چی است؟ صدای ستارگان برجسته ای مثل ریس ودرسپون Reese Witherspoon و ست روگن Seth Rogen، یا اینکه چون اولین فیلم واقعا سه بعدی نقاشی متحرک است؟

 

فیلم هیولاها علیه بیگانان، یک فیلم کمدی حادثه ای تخیلی - علمی است در باره نجات کره زمین توسط هیولاهائی که دولت در زندان مخفی نگه داشته به علت پرهیز از تشویش عمومی نسبت به وجودهیولاها.  سرکرده هیولاها یک زن عادی کالیفرنیائی، است با بازی ریس ودرسپون، که روز عروسی به خاطر برخورد صاعقه عظیم الجثه می شود، تعبیری از قابلیت قهرمان شدن آدمهای عادی.

 

گزارش ویدیوئی بهنام ناطقی

اما  این فیلم ضربه دیگری است در رقابت درازمدت بین شاخه نقاشی متحرک سازی شرکت  Dreamworks   به ریاست چفری کتزنبرگ، رئیس سابق دیسنی، و شرکت پیکسار Pixar، که برای اولین بار آمد با نقاشی متحرک های کامپیوتری ایستاد جلوی دیسنی، وقتی رئیس آن همین آقای کتزنبرگ بود، و این رقابت از زمان روی اکران آمدن فیلم «داستان اسباب بازی» A Toy Story همچنان ادامه دارد، و شده است تقابل دریم ورکز و دیسنی، که پیکسار را بلعیده. 

 

در Monsters Vs. Aliens شرکت دریم ورکز برای اولین بار دارد از یک تکنولوژی جدید استفاده می کند که نرم افزارهای اختصاصی نقاشی متحرک سازی آن را ترکیب می کند با پردازنده ای از شرکت اینتل، که محاسبات سه بعدی را سریع انجام می دهد و برای اولین بار است که فیلمی از بنیاد به صورت سه بعدی طراحی و فیلمبرداری می شود، و فروش خارق العاده آن هم خون تازه ای است در رگهای فیلم سه بعدی، که بعضی فکر می کردند به حاشیه رانده شده. نزدیک به 2 هزار پرده از 7 هزار و 300 پرده ای  که فیلم «هیولاها علیه بیگانگان» را نمایش دادند، به امکانات نمایش سه بعدی مجهز بودند، اما جذابیت سه بعدی به قدری بود که بیشتر از نصف، یا 56 در صد از فروش فیلم، مال سینماهای سه بعدی بود و بعضی از منتقدها هم از بهره گیری امکانات سه بعدی در خدمت داستان، تعریف کرده بودند.

 

***

 

monsters_reese زن غول آسائی که صدای ریس ودرسپون به او ابعاد انسانی دوست داشتنی بخشیده، یک زن عادی است که در اثر برخورد صاعقه یک شهاب آسمانی، ناگهان جثه غول آسائی پیدا می کند.  خانم وردسپون می گوید این فیلم در باره هیولاهائی است اسیر در بازداشتگاه مخفی دولت، که تنها راه نجات شان، جنگ با موجودت بیگانه فضائی است که کره زمین را اشغال کرده اند -- و فیلم خوبی است در باره دوستی، احساس بیرون بودن از جمع، و همیاری.

 

در داستانی پر از اشارت آشکار به فیلمهای دهه 1950، ارتش به فرماندهی ژنرالی با صدای کیفر ساترلند، از همکاری هیولاهائی که وجودشان را از مردم پنهان کرده بود، بهره می گیرد.

 

کیفر ساترلند می گوید اگر به انتخاب خودش بود، ترجیح می داد نقش یکی از هیولاها را بازی کند برای اینکه خصائص انسانی را دوست دارد. او می گوید با همه نواقص مان، در انسانیت قلبی واقعی هست که در ناجورترین موقعیت ها، کار درست را انجام می دهد.

 

ریس وردسپون می گوید هیولاهای فیلم، نماینده احساس متفاوت بودن و همرنگ جماعت نبودن هستند. وقتی آدم احساس می کند  تنها گروه کوچکی هستند که درکش می کنند.خانم ودرسپون، جمع هیولاها را به جمع دوستان نزدیک خودش تشبیه می کند که در همه جور دردسری، به کمک او می شتابند.

 

هنرمندانی مثل ست روگن و هیو لاری Hugh Laurie و ویل آرنت Will Arnett، نقش هیولاها را اجرای می کنند و رین ویلسن Rainn Wilson، بازیگر سریال Office صدای فرمانده موجودات اشغالگر فضائی است. رین ویلسن می گوید بازیگر با دستمایه های خام مثل فکر و شخصیت و قصه شروع می کند و بعد باید به انگیزه های خودش رجوع کند و انگیزه او در خلق این نقش، رجوع به جنبه های پلید و شرور شخصیت خودش بود. او می گوید شرارت با طبع او سازگار است، و می افزاید زیر ژاکت او، بالاتنه ای است از شرارت خارق العاده.

 

***

 

monsters_church «هیولاها و بیگانگان» زنده کننده فیلمهای میانه دهه 1950 است، به خصوص حمله زن 50 فوتی Attack of the 50 Foot Woman  است. بیشتر منتقدها، این فیلم را بازگشتی به آینده ی گذشته می دانند، یعنی آینده ای که پنجاه سال پیش تصور می شد، و همین یک نقطه قوت برای فیلم است، و هم نقطه ضعف، به خاطر اینکه شاید همه تماشاگرها این همه اشاره فرهنگی در این فیلم به فیلمهای قدیمی و شخصیت های آنها را نگیرند، مثل اشاره های آشکار به فیلم مشهور دهه 1960 استانلی کیوبریک، دکتر استرنج لاو، در صحنه های رئیس جمهوری، و اشاره به فیلمهای دیگر. با این اشارات، این فیلم در واقع یک هجویه فیلمهای سیاسی دوران اخیر را هم عرضه می کند  از فیلمهای سیاسی معاصر، که دولت را بدکار جلوه می دهند، در حال شکنجه و بازجوئی غیرقانونی از زندانیان در گوانتامو. از سوی دیگر، مانند خیلی فیلمهای دیگر که هیولاها یا موجودت غریب نقش قهرمان را بازی می کنند، فیلمی است در ستایش غیربودن، یا دگرمانی.

 

این هیولاها، را دولت از دیدها پنهان کرده که به این بهانه که از تشویش افکار عمومی جلوگیری کند و چه رابطه ها می شود بین این و انواع بگیروببندها و سانسورها پیدا کرد، به خصوص که بعدا با استفاده از همین هیولاهای زندانی است که کره زمین رستگار می شود. این فیلم همچنین پر است از اشاره به فیلمهای دیگر آن دوره، مثل The Fly و Blob ولی خیلی منتقدها، جنبه فمینستی یگانه این فیلم را ستوده اند که شخصیت سوزان، با بازی ریس ودرسپون، در محور آن قرار دارد و هم رهبر است و هم قلدرترین، و از این نظر، به زنهائی شبیه است که به قول کورلیس، منتقد هفتگی «تایم» خانم هلیری کلینتون می توانست قبولشان داشته باشد.

 

نقش مردهای داستان، هیولاهای همدست او، به همان نقشی محدود شده که زنها برای مردها در زندگی قائل هستند، یعنی تامین کننده اسباب مزاح و خنده. اما به قول منتقد ویلج وویس، رابرت ویلانسکی، ستاره فیلم، تولید سه بعدی آن است که برای اولین بار  حس حضور در محل را در تماشاگر بیدار می کند، وقتی مثلا در همان ده ثانیه اول، تکه های زمینی که منفجر می شود، روی زانوی آدم می ریزد... کله بیننده سوت می کشد، با این حال، استیون ریا در فیلادلفیا اینکوایرر نوشته فیلم را دو بعدی دیده و باز هم به شدت از آن خوشش آمده.

 

monsters_monsters فرق این سه بعدی با سه بعدی های دیگر مثل سه بعدی کارتونی بولت Bolt که اخیرا پخش شد، از شرکت پیکسار، این است که آنها دو بعدی کار می شوند و بعد با استفاده از نرم افزارهای مخصوص به سه بعدی تبدیل می شوند، اما این فیلم از ابتدا سه بعدی طراحی شده.

خیلی راجع به رقابت دو شرکت عمده فیلمسازی، یعنی پیکسار و  واحد نقاشی متحرک دریم ورکز حرف می زنند.  این رقابت به قدری جدی است که ریچارد کورلیس، منتقد هفتگی تایم، حتی فیلمهای این دو شرکت را هم بازتاب این رقابت می داند، که خودش منشا تفاوت روند تولید در این شرکتها و حتی محل جغرافیائی آنهاست. فیلمهای نقاشی متحرک حاصل همکاری یک گروه بسیار عظیم چند هزار نفری از هنرمند و تکنیسین است و بنابراین فرهنگ انسانی آنها روی کارشان تاثیر می گذارد.

 

کورلیس نوشته اگر بخواهیم این رقابت را در چارچوب ساده ای بیان کنیم باید بگوئیم فیلمهای پیکسار، به سبک فیلمهای کلاسیک و سطح بالای نقاشی متحرک قدیم شرکت دیزنی هستند، در حالیکه فیلمهای دریم ورکز،  ملهم از کارتون های سرگرم کننده قدیم هستند، مثل باگز بانی و تام اند جری، محصول شرکتهای وارنر و MGM که ریشه در کمدی های سنتی دارند. و تفاوت آنها را در باره نوع داستانها هم می توان دید. داستان های فیلمهای پیکسار مثل فیلم Toy Story یا شرکت هیولاها Monster Inc. و ماشین ها، The Cars و راتاتوئی Ratatouille در باره رابطه دومرد یا مثل فیلم های جستجوی نیمو و وال ای، در باره رابطه یک مرد و یک زن، که همیشه با نزاع و دشمنی شروع می شود و به عشق و دوستی ختم می شود، اما داستانهای فیلم های دریم ورکز، بیشتر به کمدی های محل کار و همکاران شبیه است، مثل Shark Tale داستان کوسه، که راب لترمن، یکی از کارگردانهای همین فیلم، آن را کار کرده، یا مثل کونگ فو پندا Kung Fu Panda، یا هر دو قسمت سری «ماداگاسکار»، یا همین فیلم «هیولاها و بیگانگان» در باره رابطه های درونی گروه، و یا به اصطلاح دینامیسم گروهی است، یعنی نه در باره دو آدم، بلکه در باره یک دسته آدم. 

 

monsters_kambiz دور بودن از مرکز، که هالیوود باشد، باعث شده که علیرغم اینکه هزاران نفر با آنها همکاری می کنند، نویسنده های پیکسار انفرادی کار کنند، در حالیکه در دریم ورکز، هم سناریو و هم کارگردانی، گروهی انجام می شود. فیلم هیولاها و بیگانگان را کانرد ورنون Vernon و راب لترمتن Letterman کارگردانی کرده اند و شش تا سناریست دارد... برای همین در فیلمهای پیکسار یک خلوص خط قصه هست و شفافیت عاطفی، در حالیکه فیلمهای دریم ورکز به آن دست پیدا نمی کنند.  فیلمهای پیکسار بیشتر اسکار می گیرند، ولی فروش فیلمهای دریم ورکز همیشه بیشتر است.

7 comments:

  1. Anonymous4/05/2009

    thank you mr nateghi for your blog,how we can watch this movie in 3D in iran?

    ReplyDelete
  2. Anonymous4/05/2009

    سلام بهنام جان
    امیدوارم در راهی که برگزیده ای موفق باشی .نکته ای که به نظرم میاد این هست که به نظر من اگه وبلاگ نقد فیلم را مستقل بکنی خیلی موفق تر خواهی بود
    خب البته شما از دنیای ایران شاید خبر کمتری داشته باشی اما در منطقه ما (اصفهان) اصلا توجهی به موزیک ویدئو خارجی نمی شود و همه جوان ها غالبا به دنبال فیلم های هالیوودی هستند بنابر این یکک وبلاگ نقد مستقل فیلم همراه با جدول فروش گیشه در سینمای آمریکا که به صورت هفتگی بزنی خیلی موفق تر خواهی بود

    ReplyDelete
  3. Anonymous4/06/2009

    سلام آقاي ناطقي. ممنون از وبلاگ و برنامه هاي زيباتون. ميشه در برنامه هاتون درباره مشكلات كار تئاتر در ايران مخصوصا شهرستانها بگيد. امكانات واقعا محدوده

    ReplyDelete
  4. Anonymous4/07/2009

    با سلام و درود فراوان
    جناب ناطقی صرفه نظر از اطلاعات بروز و کاملتان از فیلمها و کلا دنیای هنر که در اختیار بینندگانتان می گذارید و من به شخصه شاکر حضورتان هستم و ممنونم ، خاطر نشانم بابت ادبیات زیبا،هوشمندانه و دلنشینی میباشد که در وجودتان هنر نمایی میکند.حضور شما برای ما بسیار مقتنم است از همه چیز ممنونم،همیشه شاد و سلامت باشید.

    ReplyDelete
  5. Anonymous4/08/2009

    behnam to binaziri

    ReplyDelete
  6. siroos4/09/2009

    با سلام به شما بهنام عزیز باید اعتراف کنم فارغ از اطلاعات بروز هنری و سینمایی که در اختیار بینندگان قرار میدهی من بیشتر جذب شیوایی کلام و صداقت در گفتار شما شدم موفق باشی.سیروس از ایران

    ReplyDelete
  7. Anonymous4/28/2009

    تسلط شما بر موضوع سینما و اشرافتان بر همه جوانب یک گزارش خوب نمونه زبانزد کلاس های درس ایران است موفق باشید و ممنون از وبلاگتان

    ReplyDelete

نظرهای شامل آدرس سایت ها و بلاگهای شخصی، بدون استثنا حذف می شوند