June 23, 2008

Wanted

تحت تعقیب


جمعه این هفته، یک فیلم حادثه ای عظیم اکران می شود، با شرکت انجلینا جولی – فیلم «تحت تعقیب» یا Wanted – نخستین تجربه یک کارگردان روسی در هالیوود –

 
ظاهرا انجلینا جولی از تیراندازی و بزن بزن بدش نمی آید برای اینکه در سطحی هست که می تواند هر فیلمی کار کند. اما در سطحی نیست که پولساز نباشد.. فیلم Wanted انجلینا جولی را در یک نقش خیلی حادثه ای و خیلی هیجان انگیز دارد، و در کنار او، مورگن فریدمن هست، که معروف است هر چی هر کس نوشته باشد، وقتی با صدای او ادا شود، خریدار پیدا می کند. اما فیلم Wanted مهارت کارگردان روسی تیمور بکممبتوف Bekmambetov در طراحی ترفندهای بصری و حادثه را نشان می دهد و در واقع، مال جیمزمک اووی McAvoy است که اینجا او هم به یک ستاره حادثه ای یا action star تبدیل می شود.
 
***
 
باز هم یک فیلم پر از تیراندازی و بنگ بنگ – مثل این که پسربچه های تازه بالغ و پسر بچه هائی که تا آخر عمر هم بالغ نمی شوند، هیچوقت سیر نمی شوند از تماشای بنگ بنگ. ولی ظاهرا فیلم Wanted فرق می کند با نمونه های دیگر فیلم های حادثه ای و بنگ بنگ... دست کم تکراری نیست.
 
کارگردان روسی تیمور بکممبتوف که فیلم های روسی Night Watch و Day Watch او نمونه های درخشانی هستند از سینمای تخیلی، و همچنین پرفروش ترین فیلم های تاریخ روسیه سینمای روسیه -- با ذهنی پر از ایده و تخیلی بصری قدم به میدان گذاشته.
به قول مایکل رکتشافن، منتقد مجله حرفه ای هالیوود ریپورتر، آقای تیمور بکممبتوف، بهترین استعداد هنرمندان فیلم های حادثه ای و کاراته ای هنک کنگی، استعداد بصری برادران واچاوسکی، سازندگان سری متریکس و همچنین استعداد کوئنتین ترنتینو، سازنده فیلم های پالپ فیکشن و کیل بیل را در خود جمع کرده.
 
امتیاز این فیلم، همانطور که خانم انجلینا جولی گفت، صحنه های اکشن است. کمتر پیش می آید که صحنه های اکشن در فیلمی، توجه ها را اینطور به خلاقیت کارگردان جلب کند. این فیلم، جریان فکری کارگردان را نشان می دهد. تیمور بکممبتوف – منتقدهای نشریات حرفه ای مثل ورایتی، مثلا، این فیلم را سراسر ستایش کرده اند برای اینکه کاری که قرار است انجام دهد، یعنی هیجان خیره کننده را به خوبی انجام می دهد.
 
تاد مککارتی در «ورایتی» نوشته بخواهید نخواهید فیلم Wanted شما را به صندلی میخکوب می کند و تا آخر ول نمی کند. یکی از منتقدها مثال جالبی زده و اگر تیمور بکممبتوف می خواست مثل فیلمش زندگی کند، لابد صبح به جای آسیاب کردن قهوه، دانه هار ا می پاشید هوا با تیر می زد که پودر بشوند، بعد پودر را نگه می داشت روی هوا می رفت از فلکه سر خیابان آب را با فشار می فرستاد توی پنجره آشپزخانه و بعد هم خانه اش را آتش می زد که آب جوش بیاید و پودرقهوه معلق در هوا، تبدیل به قهوه بشود بریزد توی فنجان صحنه های فیلم Wanted با یک چنین تخیل عجیب و غریبی دست شده...
 
اما از دیدی دیگر، این یعنی لقمه را دور سرش می گرداند چند بار، تا بگذارد در دهانش! ولی قصه فیلم هم کمی پیچیده به نظر می رسد. معلوم نیست برای چی می آیند دنبال این شخصیت که برود به گروه آدمکش های حرفه ای ملحق بشود. ظاهرا قصه فیلم وقتی معنی پیدا می کند که شخصیت جیمز مک اووی انتقام قتل پدرش را می گیرد، اما مثلا در این فیلم نمی فهمیم که این سازمان آدمکشهای حرفه ای برای کی کار می کنند، و برای چی وجود دارد.
 
ظریف ترین و پیچیده ترین ترفندهای بصری، اگر شخصیت ها و قصه را پشت سرنداشته باشد، توخالی جلوه می کند، مثل آدامس می شود، آنهم آدامس بدون شکر، که هیچی به آدم نمی دهد. ولی تنها خاصیت آن این است که مزه دهن را عوض می کند!
 
گزارش تلویزیونی بهنام ناطقی با لونا شاد
وقتی می رسد به شخصیت پردازی و قصه، فیلم «تحت تعقیب» کم می آورد، حتی از نظر فرهنگی. به قول انتونی لین، منتقد مجله نیویورکر، این کارگردان روسی نمی تواند آدم وازده و دلسردی که جیمز مک اووی بازی می کند، واقعا درست در بیاورد. آدمی است دلسرد از کار حسابداری توام با پااندازی، کاری که هم یکنواخت است هم با تحقیر همراه است. مثل شخصیت جک لمون، مثلا در فیلم آپارتمان، انتونی لین نوشته به جای اینکه یاس ساکت و اندوهگین این آدم را جا بیاندازد، صداها را بالا برده، دوربین را توی صورت این و آن می چپاند و تشبیه اش کرده به آدمی که وقتی برایت جوک می گوید، ضمنا با آرنجش هم می کوبد توی دلت که معنی جوکش را بفهمی.
 
به این ترتیب، تنها حسن این فیلم در اغراق زیاد از حد آن است و همین اغراق، عیب آن هم هست. ولی ظاهرا کم نیستند بچه های تازه بالغ و بچه های دیربالغ، که برای اینکه انجلینا جولی آنها را روی صندلی میخکوب کند، از حالا تا جمعه روزشماری می کنند. به قولی، از آدمی مثل انجلینا جولی، هر چی برسد صفا دارد، حتی گلوله داغ.




No comments: