ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی: وفور نعمت
فیلم نقاشی متحرک «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی»، که بعد از دو هفته، همچنان قهرمان گیشه در سینماهای آمریکاست، دو داستان شهری است که در آن از آسمان نعمت می بارد، به صورت غذاهای خوشمزه، -- روایت سینمائی یک کتاب 30 صفحه ای رویائی برای بچه هاست که فکر کتاب را تا نهایت های هولناکی پیش برده، چون این ادعانامه سیاسی - اجتماعی در باره عواقب وفور نعمت، مردم شهر با مشکلاتی مثل پرخوری، چاقی و آلودگی محیط زیست روبرو می شوند.
فیلمCloudy with a Chance of Meatballs با 30 میلیون دلار فروش در سه روز اول هفته پیش، از دیگران جلو بود ولی این هفته هم توانست در برابر فیلم جدید بروس ویلیس مقاومت کند، فیلم Surrogates یا جانشین ها... بین روباتهائی که از دور کنترل می شوند، و آسمانی که غذاهای غول آسا بر سر مردم می بارد، خانواده ها، دومی را انتخاب کردند. فیلم «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» بر اساس یک کتاب مصور و موفق کودکان است به همین نام از جودی و ران برت Barrett -- در فیلم، کمدین بلوند سینمای آمریکا، خانم انا فاریس، صدای خبرنگار تلویزیونی است که هوشمندی خود را پشت ظاهر آفتابی اش پنهان می کند، در گزارش در باره پدیده بارش نعمت از آسمان، و نقش دانشمند جوان قهرمان داستان را بیل هیدر Bill Hader ایفا کرده.
***
«ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» داستان تلاش دانشمند جوانی است برای حل مشکل گرسنگی در دنیا، اما وفور غذاهای خوشمزه که بر سر مردم می بارد، برای مردم شهرها، مشکل ساز می شود. خانم انا فاریس می گوید این اولین فیلمی است که صدا می گذارد. کتابش را در بچگی دوست داشت، خوشحال است کاری بکند که بچه های زیر ده سال هم نگاه کنند.
برای بازیگرهای سینما، صداگذاری روی شخصیتهای کارتونی، تجربه تازه ای است.
خانم فاریس می گوید کار صدا چالش آمیزتر از آن بود که تصور می کرد، چون هر خط دیالوگ بیست بار تکرار می شود... تا جائی که خط داستان گم می شود و آن وقت است که کارگردانها توضیح می دهند که اینجا داری از روی یک خلال سیب زمینی در حال سرخ شدن در روغن داغ، روی خلال سیب زمینی دیگر می پری. در این حالت چیکار می کنی؟
چالش بیل هیدر برای درآوردن شخصیت مخترع جوان، دست کمی از اناهاریس نداشت. بیل هیدر می گوید گاهی نقش را بازی می کنی جلوی میکروفن به این خیال که آن را درآوردی ولی می گویند بله، از حرکاتت معلوم می شود اما در صدایت در نیامده. این شگردی است که باید یاد گرفت که باید هیجان صدا را بالا برد وچون شخصیت او در همه صحنه ها هست، گاهی خیلی خسته می شد و باید می نشست. مستر تی و جیمزکان، از جمله هنرپیشگان دیگری هستند که نقش های فیلم را اجرا کردند.
نماهای درشت غذاها در صحنه های فیلم، هم دهان تماشاگر را آب می اندازد و هم می تواند وحشت انگیز بشود به خصوص در نمایش سه بعدی. انا فاریس می گوید بیشتر بچه ها غذاهائی مثل پیتزا دوست دارند و این فیلم تجربه سه بعدی پرواز غذا به سوی شماست... بیل هیدر می گوید بارش غذا از آسمان، نهایت رویاهای بچه ها و بزرگسالهاست، اما این را با صورتی حق به جانب می گوید که طنز نهفته در برداشت فیلم از این داستان را برساند.
***
میلیونها نفر در آمریکا این کتاب را به یاد می آورند که حدود سی سال پیش بیرون آمد -- و به قول استیون فاربر، منتقد هالیوود ریپورتر، با توجه به موضوع این کتاب که دانشمندی دستگاهی اختراع می کند که غذائی که هر بچه ای آرزو دارد از آسمان برایش نازل می کند، تعجب است که این کتاب در این سی سالی که از انتشارش می گذرد، تا حالا به فیلم تبدیل نشده بود. با این حال، تحولات تازه در سینمای نقاشی متحرک سه بعدی، زمان کنونی را برای فیلم کردن این کتاب از همیشه مناسب تر ساخته است.
نقاشی متحرک سه بعدی، تجربه فروریختن غذاهای غول آسا از آسمان را لمس پذیر و حیرت انگیز کرده و یکی از موفقیت های جدید در قلمرو نقاشی متحرک سه بعدی است که به فروش این فیلم هم کمک کرد برای اینکه بلیط سینماهائی که امکانات سه بعدی دارند، گران تر است و با تماشاگر کمتری، این فیلم توانست از مرز 30 میلیون دلار فروش عبور کند. فیلم «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» البته برای سینمادارها هم جالب است از آنجا که این تصاویر درخشان و خوشرنگ از خوردنی های جوراجور، تماشاگران و به خصوص بچه ها را گرسنه می کند و می فرستد سراغ بوفه ها...
اصل آن، یک کتاب سی صفحه ای است برای بچه ها با یک داستان ساده که قرار است اشتها را تحریک کند... و میلیونها نسخه از آن هنوز هم فروش می رود... و هنر فیل لورد و کریستوفر میلر، کارگردانهای این فیلم، که بعد از موفقیت مجموعه تلویزیونی Clone High در شبکه MTV اولین فیلم بلندشان را ارائه می دهند، در این است که این کتاب سی صفحه ای را که شخصیتی به یادماندنی غیر از دختر خبرنگار ندارد، به یک فیلم 90 دقیقه تبدیل کرده اند با شخصیت های مختلف، که پیتر دیبروج Debruge منتقد ورایتی آن را بوفه ای اشتهاآور توصیف کرده است.
کارگردانها با استفاده از نقاشی متحرک سه بعدی، توانسته اند به تجربه شهری در کتاب که در آن از آسمان سوسیس کبابی و سوس گوجه فرنگی می ریزد، ابعادی در حد یک فیلم فاجعه ای عظیم ببخشند. این در حالی است که در نهایت سعی کرده اند به کتاب وفادار بمانند، حتی به صحنه های نقاشی شده در کتاب، فرود غذاها از آسمان، بعضی جاها عینا سه بعدی شده.
ولی دیدن این همه غذا، یا دیدن آن همه پنیر مذاب که فواره می زند از وسط میدان شهر، شاید بعضی ها را گرسنه کند، اما ممکن است اشتهای بعضی ها را هم کور کند... و این یکی از جنبه های دیگر این فیلم است که از یک طرف می تواند مورد ستایش قرار گیرد، به خاطر اینکه توجه را جلب می کند به پرخوری و بیماری چاقی که در آمریکا رایج است، و یکی از عواقب این وفور نعمت دانسته می شود. ولی به همین خاطر هم می توان از آن ایراد گرفت.
جزیره خیالی داستان فیلم با مشکل محیط زیستی روبروست نمی دانند با اضافه غذاها چه کنند و مشکل چاقی مردم هم مزید بر علت شده ... به قول ایمی بیانکولی، منتقد سنفرانسیسکو کرانیکل، می نویسد «کوفته قلقلی» در واقع یک کار جدی است، ونمونه فیلمسازی فعالانه سیاسی - اجتماعی، و هشداری است در باره پرخوری، چاقی و غذاهای حاصل از مهندسی ژنتیک محصولات کشاورزی... و با بزرگ کردن تصاویر رویای فرود غذا از آسمان که موضوع کتاب است، فیلم می خواهد درد پرخوری و چاقی را ازراه مشمئز کردن تماشاگر، درمان کند.
آنچه ابتدا فروریختن نعمت از آسمان به نظر می رسد... با بزرگتر و چاق تر شدن غذاها و سنگین تر شدن توفان خوراکیها، و چاق شدن مردم از پرخوری، دانشمند جوان را خجالت زده می کند. کایل اسمیت منتقد نیویورک پست، در شهری که زیر باران کباب و سالاد غرق می شود، جامعه ای می بیند که در وفور نعمت غرق شده، و می نویسد راه حلی که این فیلم ارائه می دهد، قطع این نعمت است و می پرسد چرا این همه غذا را صادر نمی کنند؟ و می نویسد دلیلش این است که دیگر پیامی سیاسی علیه تقصیر دسته جمعی آمریکا در آن باقی نمی ماند.
کایل اسمیت، پیام دست چپی و ضد پیشرفت این فیلم را کوبیده و می نویسد کمدی را تبدیل کرده اند به چیزی شبیه به فیلم فاجعه محیط زیستی «یک روز بعد از فردا» The Day After Tomorrow که فانتزی کابوس واری بود در باره فاجعه پیامد گرمایش زمین، که به یخبندان بخشی از آمریکا منجر می شد. فرقش این است که اینجا سوس گوجه فرنگی هم با آن مخلوط شده.
اسمیت از پیام ضد دانش فیلم ایراد می گیرد و می گوید چطور است که تلاش برای مبارزه با گرسنگی بشر، کار غلطی می شود از نظر اخلاقی؟ و فیلم را در بی خبری از واقعیت، به ماری انتوانت ملکه دوران انقلاب فرانسه تشبیه کرده است که به مردم گرسنه ای که نان می خواستند می گفت شیرینی بخورید.
ولی بیشتر منتقدها این فیلم را ستایش کرده اند. ارنست هاردی در LA Weekly آن را فیلمی هوشمندانه توصیف کرده پر از دینامیک رابطه ها وپر از حادثه سریع، و به خصوص از این تعریف کرده که کارگردانها، در پیام فیلم بین اعتماد به نفس و کله شقی، تفاوت می گذارند.
الیزابت وایتزمن در دیلی نیوز نیویورک می نویسد از جذابیت های فیلم این است که کارگردانها در هر گوشه تصویر جوکهای بصری قرار داده اند و همین کار را هم با سناریوی بانمک فیلم انجام داده اند که هم بچه ها و والدین آنها را سرشوق می آورد.
دن کویس Dan Kois در واشنگتن پست می نویسد اگر در بچگی این کتاب را دوست داشتید، فیلم برایتان گیج کننده خواهد بود و اگر روی آن تعصب داشته باشید، این فیلم را خیانت به کتاب می دانید، اما هر سینماروی اهل خنده ی دیگری که باشید، نمی توانید جلوی خنده خود را بگیرید، چون این قدر شوخی در این 90 دقیقه گنجانده شده که قطعا تماشاگر را شکم سیر می کند ولی خوبی اش این است که خیلی از شوخی هاش عالی هستند.
دنیل گولد در نیویورک تایمز می نویسد والدین از اشاره های متعدد به نمایش های تلویزیونی و فیلم ها، لذت می برند. و ایمی بیانکولی Amy Biancoli، منتقد نشریات هرست Hearst ، می نویسد کارگردانهای فیلم، کتابی که نه قصه قابل روایتی داشت و نه شخصیت های قابل ذکری داشت و نه موضع اخلاقی، اقتباس نکرده اند، بلکه ذات ژنتیک آن را مهندسی کرده اند... ولی جادوی ساده ای که در نقاشی های بارش خوراکی ها از آسمان در کتاب هست، از دست رفته است، که از دید این منتقد معنی اش این است که اگر حالا به کمک تکنیک های نقاشی متحرک کامپیوتری شما می توانید یک ساندویچ را با همه محتویاتش به برج ایفل پاریس بکوبید، معنی اش این نیست که باید لزوما از این تکنولوژی اینطور استفاده کنید.
behnam in filmo didam rastesh zeIAD DELNESHIN NAB0OD___nemid0onam bekhatere ine ke noskheye parde cinemasho didam__dastane kolish bahal b0od vali khaste konanade b0od ta hadi_makhs0osan avakhere film ke miran t0o ye jaie ke mese shahab sang b0od va por az morgh b0od dige kheyli l0oso bi maze b0od...
ReplyDelete