فروش مداوم نمایش «باران مداوم»
دنی یل کرگ، بازیگر با سابقه تئاتر و سینمای بریتانیا، که با شرکت در فیلمهای جیمزباند حالا به شهرت بین المللی رسیده، در نمایش «باران مداوم» در کنار هیو جکمن، که اخیرا در نقش ولوورین یا گرگین، در فیلم جدید مجموعه اکس من بازی کرد، روی صحنه می رود. نمایشی که د ر تئاتر شونفلد برادوی روی صحنه رفت، به خاطر جاذبه این دو بازیگر و ظاهرا انتظارهائی که از پیش از کارآنها می رفت، شب افتتاح با استقبال هنرمندان برجسته هالیوودی روبرو شد، اما منتقدهای سختگیر نیویورکی، هم از اجرا و هم از متن نمایش، نوشته نویسنده جوان شیکاگوئی، کیث هاف، ایراد گرفتند.
برای افتتاح اجراهای نمایش «باران مداوم» در برادوی، جمعی از مشهورترین چهره های مطبوعات، سینما، تئاتر و تلویزیون چند شب پیش در نیویورک بودند، از جمله جری ساینفلد، کمدین برجسته، روپرت مرداک، ارباب بین المللی رسانه ها، ستاره سینما و تلویزیون ووپی گلدبرگ، و همچنین متیو برودریک، در کنار طراح مد، دایان فون فورستنبرگ و شوهرش، سرمایه دار برجسته بری دیلر، و همچنین ستاره سینما، خانم الن بارکن...
در این نمایش، دنی یل کرگ برای اولین بار روی صحنه برادوی، ظاهر می شود و با هیو جکمن، ستاره سینما و تئاتر همبازی است که برای بازی در نمایش های برادوی، جایزه تونی گرفته است و اخیرا هم خودش مجری برنامه اهدای جوائز تونی بود.
نمایش «باران مداوم» که حالا در نیویورک برای تماشای آن صف می کشند، نوشته کیث هاف، است که اینجا کنار بازیگران و کارگردان جان کراولی دیده می شود.
دو ستاره برجسته و پرجاذبه هالیوودی، در نمایش «باران مداوم» در نقش دو مامور پلیس شیکاگو ظاهر می شوند از قدیم دوست و بچه محل بوده اند، اما وقتی ماجرای هول انگیز و سرنوشت سازی برای آنها روی می دهد، هریک روایت متفاوتی از آن تعریف می کنند.
شب افتتاح نمایش در مقابل تماشاگران و منتقدان، زنگ ممتد تلفن جریان نمایش را مختل کرد. کارگردان جان کراولی می گوید زنگ تلفن قطع نمی شد و اگر در نمایش دو بازیگر با هم حرف می زدند می توانستند تلفن را نادیده بگیرند اما آنها دارند مستقیما با تماشاگر حرف می زنند و خیلی خوب با این تلفن برخورد کردند.
از ویژگی های اجرا، لهجه پلیس های شیکاگوئی است که این بازیگران استرالیائی و انگلیسی، روی صحنه با دقت بازسازی کرده اند. دنیل کرگ می گوید با مربی دیالوگ ساعتها و ساعتها تمرین کردند... او می گوید هنوز هم تشنه است و خود را در نقش احساس می کند.
هیو جکمن می گوید مدتها با پلیس های شیکاگو وقت گذارندند، کارآگاه ها، پلیس های درشت اندام، با آنها پیتزا خوردند و به ورزشگاه ریگلی رفتند و پلیس ها خیلی صادق و دست و دل باز بودند انگار در این فرصت کوتاه، یک دوره دانشگاهی در باره زندگی پلیس های شیکاگو طی کردند.
تمام نمایش روی دوش دو بازیگر است که تمام مدت روی صحنه هستند و با خودشان و خطاب به تماشاگر، بده بستان کلامی دارند.
کارگردان می گوید این دو بازیگر ساعتها شبانه روز ماهها تمرین کرده اند، هر چند هر دو خیلی با استعداد هستند اما یک شبه به این نتیجه نرسیده اند بلکه ساعتها کار کرده اند.
دنی یل کرگ می گوید نیازی به اغراق در بازی نبود برای اینکه نمایشنامه بسیار خوب و صادقانه و صریح نوشته شده. او می گوید دکورها هم خوب هستند هرچند که خودشان روی صحنه چیزی نمی بینند. او می گوید نمایشی است خام، داستان دو داستانی که تعریف می شود و به کمک نیاز دارد.
هیو جکمن می گوید تئاتر خام است، که در آن دو بازیگر با هم بده بستان دارند، و خیلی از آن هم مکالمه رودرو با تماشاگر است. شوق انگیز است که تماشاگران برادوی اهل آن هستند و بنابراین هر شب اجرا تازه است و متفاوت با شب قبل، در بیست اجرای پیش از افتتاح که اینطور بود و حتما بقیه اش هم همینطور است. باران مدام تا اواسط دسامبر با این هنرپیشه ها روی صحنه برادوی خواهند بود.
***
به قول نویسنده واشنگتن پست، جان کلی، شاید این نمایش نتوانسته باشد نظر همه منتقدها را جلب کند اما طرز برخورد هیو جکمن با زنگ ممتد تلفن همراه در طول نمایش، باید جایزه بگیرد، به خاطر اینکه بدون این که از نقش بیرون بیاید، فریاد زند «جواب می دی این تلفن را یا نه؟» این جریان، در لندن هم خیلی سروصدا کرده. روزنامه گاردین چندین خبر و مطلب را به ان اختصاص داده. روزنامه های نیویورک، شیکاگو تریبون، همه ویدیوی «تی ام زی» که درگزارش ما بود را در وب سایت هایشان قرار داده اند. گاردین مقاله دارد باره اینکه بازیگر های دیگر در صحنه های دیگر تئاتر به زنگ ناگهانی تلفن همراه یکی از تماشاگرها چطور واکنش نشان داده اند.
اما اگر همین نمایش را دو بازیگر با سابقه تئاتری نیویورکی اجرا می کردند، فکر نمی کنم این قدر شلوغ می شد شب افتتاح و خبرش این طور به ما می رسید... اسامی درخشان آن ستاره ها و شناختی که مردم از آنها دارند، حالا کمک می کند به مطرح شدن یک کار جدی، و بعد که اجراهای دیگری از آن روی صحنه می آید، تماشاگر پیدا خواهد کرد. اما نمایش چیزی که تماشاگر برایش پول داده است، تامین می کند، یعنی فرصت حضور از نزدیک روی صحنه با این دو ستاره جذاب سینما... این نمایش رکورد دار فروش هفتگی بلیط برای یک نمایش غیرموزیکال در تئاتر برادوی است که طی اجراهای قبل از افتتاح رسمی اش، previews نزدیک به یک میلیون و دویست هزار دلار فروش کرده.
نمایش «باران مداوم» یک درام در باره پلیس هاست، که قرار است حضور سکسی و پرجاذبه این دوستاره هالیوودی، که هر دو در اوج شهرت و قدرت خود هستند، در تضاد قرار بگیرد با خشونت و پرده دری نقش هائی که بازی می کنند، و تماشاگر را جلب کند.
در 90 دقیقه نمایش این دو بازیگر ماجرای چند هفته از زندگی دو مامور پلیس را تعریف می کنند. که داستان از هم پاشیدن تدریجی دوستی و رابطه حرفه ای آنهاست در خلال این حوادث جنائی.... نمایش جدید نویسنده کیث هاف، پر است از صحنه های خونین جنائی و قتل به قدری که به قول پیتر مارکس، منتقد واشنگتن پست، با خلاصه های آن می توان برای تمام فصل یک سریال پلیسی تلویزیون، داستان جمع کرد.
نمایش در باره تضاد این دو آدم است که از یک محل می آیند و با هم بزرگ شده اند، اما یکی، شخصیت دل نشین تری دارد، مغموم تر و درستکارتر است و انگار همه کارش این بود که خلافکاری های همکاران خشن و بی احساسش را تمیز و صاف و صوف بکند. این نقش را «دنی یل کرگ» بازی می کند. هیو جکمن، نقش پلیس تهبکار و سیاه دل را بازی می کند. نویسنده نمایش، کیث هاف، نویسنده جوان شیکاگوئی است برنده جوائز و بورس های متعدد، و این اولین کارش است که در برادوی روی صحنه می آید، بعد از اینکه شش هفته در تئاتر «شیکاگو دراماتیستز» روی صحنه بود و به عنوان کار جدید، جایزه جف را گرفت و همچنین جایزه بهترین اجرا را... کار دیگر او، «تحت تعقیب خوشبختی» اخیرا در تئاتر «استپن ولف» شیکاگو اجرا شد ، در برنامه معرفی نمایش های جدید.
ولی منتقدهای سرسخت نیویورکی این نمایش را چطور تحویل گرفتند؟ چند تا نقد خوب گرفته، از جمله در نیوزدی، لیندا واینز می نویسد نمایش احساسی، تیره، کوچک ولی خشن دونفری کیث هاف، قهرمان ندارد، و ابرانسانی غیر از استعدادهای درشت دست، در آن نیست. هر چند این دو هنرمند را در فیلمهای حادثه ای دیده ایم، اما این نمایش، خودش چیزی نیست غیر از یک رمان ارزان جنائی - پلیسی، که این دو بازیگر با بازی هنرمندانه شان آن را زنده می کنند.
اما منتقدهای دیگر، کار را خوب تحویل نگرفته اند. بن برنتلی، منتقد نیویورک تایمز می نویسد نمایش «باران مداوم» را باید یک سکوی لق دانست برای دو تا خدای پرده سینما، که روی آن بایستند تا توسط علاقمندانشان پرستیده شوند. منتقد نیویورک تایمز می نویسد اشتباه نشود، کار آنها نقص ندارد، اما اگر کتاب تلفن را هم روی صحنه بخوانند، بازهم می توانند مطمئن باشند که همین قدر بلیط می فروشند.
منتقد لس آنجلس تایمز، چارلز مکنالتی، می نویسد این دو هنرپیشه شایسته تحسینی که مردم نثارشان می کنند هستند برای اینکه گیراترین جنبه کار کیث هاف را درشت می کنند، علیرغم آنکه نمایش پر است از صحنه های آبکی حادثه ای، و به تدریج باورپذیری اش را از دست می دهد.
دیوید رونی در ورایتی این اجرا برای تماشاگر، میخکوب کننده توصیف کرده و می نویسد: نویسنده با عناصر آشنائی که معمولا با اصطلاحات حادثه ای توصیف می شوند، با چشمان جستجوگر یک بازجوئی زبردست پزشکی قانونی و ذهنیت یک روانکار روحیه شناس، روبرو شده.
بهنام واقعا خوبی ی ی ی
ReplyDeleteدوست دارم
بهنام جان گزارش بسيار خوبي بود.
ReplyDeleteچرا اینجا با تاخیر آپدیت می شود؟
ReplyDeleteدیر به دیر می نویسی :(
ReplyDeleteسلام اگر می تونید در برنامه شباهنگ در مورد سریال
ReplyDeleteflash forward
صحبت کنید
ممنون
بهنام جان خیلی دوستت دارم.بهت عادت کردیم
ReplyDeleteچه جالب! واقعا بهنام ناطقی اینجا مینویسه؟
ReplyDeleteآقا خیلی باحالی.
من همیشه برنامه هاتو تو شباهنگ دنبال میکنم.
سلام بهنام،
ReplyDeleteامیدوارم اتفاق بدی نیفتاده باشه. شاید فکر میکنی وبسایت رو کسی چک نمیکنه.
امیدوارم هر مشکلی که هست رفع بشه و امثال من که مثلا از یک ساعت شباهنگ فقط وقت و علاقه دیدن برنامه تو رو دارن سرمون بیکلاه نمونه.
اگر هم تنظیم متن و تایپش وقتگیر هست، خود ویدیوی برنامه رو لااقل آپلود کن که در دسترس باشه.
موفق باشی،
حمید
سلام
ReplyDeleteلطفا زودتر آپدیت کنید چون من بعضی مواقع که برنامه رو از دست میدم دوست دارم اینجا سریعتر بخونم